میگفت اصلاحق نداره خونه به نامت کنه گفتم چطوردخترت همه اموال شوهرش به نامشه براعروس زورت میادبعددوتابچه تودلم گفتم بچه بابام نیستم من روی این زنوکم نکنم اینقدسلیطه بودمیخواستیم بریم خونه بزرگترجلومادرم کلی دادونفرین که اگه خونه به نام زنت کنی ال میکنم بل میکنم من سکوت کردم گفتم بزااباازاسیاب بیفته هم اززندگیم پرتت میکنم بیرون هم اموال شوهرمووبه نامم میزنم خودش موقعیت جورکرددوباره سرزایمان دومم دعواراه انداخت دقیقایکی دوروزبعدبیمارستانم بعداونهمه سختی بارداری وزایمانم اونجابودکه کلابراهمیشه اززندگیم پرتش کردم بیرون شوهرمم بشدت بچه ننه اس لنگه اش هیچ جاتودنیانیس ازوقتی فهمیده دماغ سوخته شده ای قیافش دیدنی فهمیده نصف خونه وماشین به ناممه البته من اصلانه دعواکردم فقط سکوت کردم وباسیاست جلورفتم چون شوهرم بشدت بچه ننه اس بی احترامی کنی به مادرش دیگه خونت پای خودته براهمین تودلم گفتم انتقامموازت میگیرم هرموقع منوجایی میبینه خونم که جرات نداره پاشوبزاره چنان قیافه اش مثل موشای اب کشیده اس نگو
آفرین بر شما 🙂
وای به نیرنگ عروس
باسلیطه بازی وکولی بازی همیشه مانع همه چیزامیشدعروسی نمیزاش بگیریم میگفت پسرم بایدتا5,سال توعقدباشه یواشکی رفتیم تالاررزروکردیم وقتی فهمیدکلی دعواوناراحتی وقهرفک کنید2سال توعقدبودم میگفت بابد5سال باشید😑😑
دمت گرم واقعا...کم کم بقیه اموالشو هم بزن ب نام خودت تا مادر شوهرت ایشالا از حسادت سکته کنه
من با مادرشوهرم قهر میکنم رو نمیدم تلافی کاراش از در میره از پنجره میاد یا بعد از ۳ ماه میبینی اشتی کردیم
چطوری راضی شد به نامت بزنه؟
چه زندگی!
فقط بخاطر اسمت اومدم چون هم ناممی😌
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
18 ثانیه پیش
27 ثانیه پیش
27 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
