2733
2734
عنوان

شوهرای شمام اینجوریه....

669 بازدید | 31 پست

شبا دخترمو بغل میکنه میخابه کل روز انگار نه انگار زن داره یادم نیست کی گفته دوسم داره کلا نشده ی بارم خودش واسم کادو گرفته باشه بخودم میرسم میگم الان میگه خوشگل شدی لباس میگیرم میگم الان میگه چقد بهت میاد یادم نیست شده باشه از در بیاد بغلم کنه موقع فیلم دیدن کنار نشسته باشه یکماه اخیرم ی طوفان ب زندگیم زده هرشب کارم گریس همه تنهاییم ب کنار این یکماه انتظار داشتم فقط ی بار بیاد بغلم کنه بگه بسه خودتو کشتی باهم درستش میکنیم باهم از این مرحله م عبور میکنیم ولی هیچی هرشب زار میزنم تهشم ی گوشه میخابم ب دخترم حسودیم میشه باورتون میشه...چند شبه خاب بد میبینه مثل بید بخودم میلرزم ته دلم میگم دلم میخاد فقط یکی بغلم میکرد...ب طلاق همیشه فک میکنم ولی شدنی نیست بخام برم ااول شاید مامانم ازم حمایت کنه ولی ب ی هفته نکشیده میگه همه مردا همینن...خوشی زده زیر دلت برو سر خونه زندگیت داداشات بشنون چی میگن بمونم شدم ی مرده متحرک حس زن بودن ندارم انگار ذره ذره ابم کنن و خلاصه چقد بدبختم ک حق خوشحال بودنم ندارم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

فقط اومدم بگم ماهم همینیم .منم تنهام با اینکه مثلا همه چی خوبه  تا من دنبالش بدوم بهم توجه میک ...

دقیقا منم خیلی شبا خودم میرم کنارش میخابم ولی الان یکماه منم خسته شدم برام مهم نیست قبلا میگفتم نه اینجوری ادامه بدیم سرد میشیم ولی الان دیگه واسه خودمم مهم نیست 

قبل دخترت چجوری بودید،؟ 

انقد احمق بودم یکسال بعد ازدواجم باردار شدم اصلا نفهمیدم زندگی دونفره چیه مسافرت بریم واسه هم کاری کنیم هیچی...الانم تنها توجیش اینه دخترم میترسه خب باید من بغلش کنم تا بخابه واقعانم میترسه البته

من شوهرم کم حرفه خیلی سختمه درحدی که بعضی وقتاتلویزیونوخاموش میکنم میگم بیاحرف بزنیم

شوهر منم همینطوره  وقتی هم میخام باهاش حرف بزنم در حد یه کلمه جوابم رو میده .جالب اینجاست که با بقیه اینطور نیس و خیلی خوش سروزبونه

من شوهرم کم حرفه خیلی سختمه درحدی که بعضی وقتاتلویزیونوخاموش میکنم میگم بیاحرف بزنیم

شوهر منم کم حرفه من حرف نزنم اونم حرفی واسه گفتن نداره حالا من هزار بار تو دعوا بهش گفتم تو بلد نیستی با ی زن چطور رفتار گنی بلد نیستی محبت کنی برو مشاوره برو خودتو یاد بگیر انگار با دیوار چقد ازش نفرت دارم امشب ب خودکشی فک میکردم چه فرقی داره این زندگی با مرگ

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687