2733
2734
عنوان

شوهرم بله برون خواهرم نمیخاد بیاد

| مشاهده متن کامل بحث + 2700 بازدید | 84 پست
واقعأ ینی اگه شوهر شما نیاد براتون مهم نیست هی ازتون بپرسن شوهرت کجاس؟؟؟

بگو مادرش داره میمیره پیش اونه

لطفن بهم نگیدتازه وارد😉😉چون کاربری اصلیم معلق 😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫و اینکه خیلی وقته نی نی سایتی هستم😊☺️☺️

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

خب همه ازم میخان بپرسن شوهرت کجاس

به درک نیاد .

من جات باشم میگم بواسیر بی صاحابشو عمل کرده 😐

بعدم دیگه تو جشن هاشون نمیرم .میگم مامتنم نمیزاره

فقط 7 هفته به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
یه نفر فکر میکرد ایران ارث جدو آبادیشه ،بحرین و شوهر داد،یه نفرم ۸ سال تو جبهه جنگید تا ذره ای از خاک ایران دست اجنبی نیوفته ❤برایتان اینگونه آرزو میکنم: آن زمان که خداوند در محشر بگوید چه داشتی ؟حسین (ع)سر بلند کند و بگوید حساب شد .مهمان من است 💔🥲 میشه برام دعا کنیدبعد از سه تا سقط نی نی مو سالم بغل کنم ؟❤️

اگر محترمانه نیومد بهش بگو چند وقت دیگه بچه های خواهر و برادرهات بزرگ میشن و منم یادم میاد الان چه کار کردی و پام را توی هییییچ مجلسی نمیزارم .... به مادرش هم حتما بگو . بعضی ها فرهنگ و شعور ندارند و احساس زرنگی هم می کنند .

من بابام  اینجوریه   عروسی دایی هام  خاله هام   کوفت  ما میکرد  طفلک مامانم  خداروشکر  دیگ  همشون متاهل شدن 

ولی اصلا  خاطره ای خوبی  از عروسی ها تو ذهنمون  نمونده بعضی  از آقایون  واقعا  بیشعورن   از جمله  پدر خودم   

واقعأ ینی اگه شوهر شما نیاد براتون مهم نیست هی ازتون بپرسن شوهرت کجاس؟؟؟

نه والا. دو سه سال اول ازدواج ساده بودم. هی باج میدادم برا هر مراسم. اشک منو در می‌آورد. روز به روز هم بدتر میشد. هر چی احترام میگذاشتم، دعوا میکردم، محبت میکردم بدتر میشد که بهتر نشد.

تا بالاخره گفتم گور بابات.

رفتم اولین مراسم. گفتن شوهرت کجاست؟ گفتم دور از جون شما مریض بود. بستری شده زیر سرم. منم چون مراسم شما بود اومدم که بی احترامی نشه. وگرنه اون بنده خدا مادرش الان پیششه.

بعد هم خوش گذروندم تا تموم شد.

مراسم بعدی حتی بهش خبر ندادم که دعوت شدیم. خودم رفتم. گفتن شوهرت؟ گفتم دور از جون شما مادرش بعد از ظهری فشارش رفت بالا. رسوندش بیمارستان. میگن سکته کرده. ولی الهی شکر خطر رفع شد. منم سریع اومدم.

مراسم سوم و چهارم به همین ترتیب.

به جایی رسید خونه مادرم هم نمی بردمش.

بعد چند ماه، نزدیک یه سال، دید اگر نیاد کل فامیلش رو زیر خاک میکنم واسم هم مهم نیست. همه جا هم میرم، کلی هم خوش میگذره. کسی هم به هیچ جاش نیست که ایشون نیست (فکر میکرد آبروریزی میشه)، برا مراسم بعدی خودش اومد گفت من چی بپوشم؟ منم به رو خودم نیاوردم گفتم فلان کت رو بپوش خوبه.

و همون شد که تا الان که ده سال گذشته آدم شد.

بگو شوهرم نتونست بیاد مادرش مریض بدحال بود

یا رفته ماموریت

به مادرشوهرتم زنگ بزن بروش بیار که متوجه هستی

به هر دوشون بگو گذاشتم به وقتش جوری تلافی کنم خون گریه کنید 

حالا بتازون تا بهم برسیم

مردها از تهدید تلافی میترسن

و خدا برای من کافیست.....
نه والا. دو سه سال اول ازدواج ساده بودم. هی باج میدادم برا هر مراسم. اشک منو در می‌آورد. روز به روز ...

چه جالب 

فقط 18 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
توراهی دارم 😍🥰🤰🏻👼🏻
نه والا. دو سه سال اول ازدواج ساده بودم. هی باج میدادم برا هر مراسم. اشک منو در می‌آورد. روز به روز ...

یعنی بارکلا افرین به این درایت

مناسفانه شوهر من میگه تو هم حق نداری بری و جالبتر اینکه همش با خانواده ش میره و میاد با تمام طایفه ش رفت و امد داره

آفرین به شما چه کار درستی جای غصه الکی خوردن، درست ادبش کردی 

انقد حرص میخورد وقتی میدید بهترین لباس رو میپوشم، آرایش کردم، خوش هم گذشته، سراغش رو هم کسی نگرفته.

والا اینا فکر میکنن از این طریق میتونن ما رو تحت فشار بگذارن. ما هم تصور میکنیم ملت بیکار نشستن ببینن وای شوهر ما کجاست چرا نیومده ؟ 

عامو اگر هم کسی می‌پرسه محض معاشرته. وگرنه برا مردم چه فرق داره کی اومد کی نیومد. فوقش دو بار سوال میکنن، تو محکم لبخند بزن و با اعتماد به نفس جواب بده هیچ کس شک نمیکنه.


ولی همه مردا یه رگ خوابی چیزی دارن بلخره  قلقشو پیداکن بکشون سمت خودت

این یک اشکالی داره 

من پونزده ساله متاهلم 

همش به قول شما سر قلق همسرم بودم ولی خسته شدم 

آدم یک جایی کم میاره 

چقدر رعایت کنیم 

چقدر آدم ناز بکشه 

آقایون هم قشنگ متوجه میشن داری باج میدی روز به روز بدتر میشن 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687