من برا عشقم ک الان مال من نیستو میگم
اینکه موقع کرونا ک تو اوج مرگ ها بود و مادر از فرزندش فرار میکرد
من مشکوک 99درصدی کرونا بودم . سوار ماشین ک شدم بریم آزمایش بدیم گفت ماسکت بده پایین وگرنه حرکت نمیکنم هر چ گفتم نه تو هم میگیری گفت از تو نگیرم از کی بگیرم
تو بهداری ک تمام هم شهریاش بودن و چون بازاری بود همه میشناختنش دستمو گرفت تا ازم تست بگیرن
و جالبتر اینکه تا تست گرفتن بدون ماسک بودیم دستم گرفت بلندم کردو 30ثانیه محکم بغلم کرد
فقط اگر بودید میدید تعجب پرسنل و اون 20نفری ک دورمون بودن .... باور کردنی نبود ....
بعدم کنار سفره نشست ... و همراهم غذا خورد و گفت ب مرگ جووونیم نمیتونم تو کرونا داشته باشی ولی من سالم بچرخم