زن همسایمون ۳۰ سالشه میگه یه پیرزنه اومد در خونمونو زد گفت یه مقدار آب میدی حالم بده همسایمون گفت باشه گفت تو ساختمونتون فلانی دارین اونم گفت نه گفت پس اشتباه اومدم همسایمون گفت چطور؟ گفت دعانویسم اومدم دعا بگیرم براش برای جذب ثروت و رهایی از فلاکت و بدبختی همسایمون گفت حالا که تا اینجا اومدی بیا یکی برای منم دعای ثروت بگیر پیرزنه گفت باشه برو طلاهاتو بیار همسایمون میاره میگه خب حالا باید اول اینو ببرم تا امامزاده تبرک کنم برات بیارم آیتم گفت باشه گفت یه ماشین بگیر زود برم بیام اینم براش یه آژانس میگیره طلاهاشم میده میشینه منتظر
الان یه ماهه منتظره طلاهاشو تبرک کنه بیاره😐😑