بیدار شدم تو اون دو ساعت هرچی کابوس بود میتونستم ببینم رو دیدم از دماغم در اومد
من یه حالت رفتم یبار که
خواب نبودم ولی نمیتونستم تکون بخورم
علاوه بر صدا های بیرون
یه صدای خیلی زیادی تو سرم داشت داد میزد
وحشتناک ترین خاطره ایه که دارم از خواب
سه ساعت اینطور بودم و صدای تلویزیون داشت میومد و خونه تنها بودم
صدای سرم هم هی داشت داد میزد
وای چ بددد من فقط ی بار خواب نبودم ولی خیلی خسته بودم و خوابم میومد چشامو رو هم گذاشته بودم همین ک گذاشتم چیزای ترسناکی اومد جلو چشمم میترسیدم خیلی میخاستم چشامو باز کنم اصلا نتونستم یعنی ناشو نداشتم بعدش نمیدونم چی شد در همین حد تجربه داشتم
بدموقع خابیدی دم غروب اصلا نباید بخابی ضرر داره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
