گفتمش جانم عزیزم گوش کن
گفت چیزی نشنوم از تو برو
گفتمش آخر که هستی با من آی
گفت حالی نیست تنها تو برو
گفتمش راهت بسی آسان کنم
گفت مشکل ها بیفتد تو برو
گفتمش دریا دلی ،با من بیا
گفت ساحل نیست زین جا توبرو
گفتمش عجز و نیازم تو ببین
گفت سرتاپا نیازم تو برو
گفتمش جانم برایت میدهم
گفت حان خواهی نباشد تو برو
گفتمش یاد خدا آرام گیر
گفت غوغایی ست درونم تو برو
گفتمش دردم تویی درمان تویی
گفت خود صعب العلاجم تو برو
گفتمش الطاف بیپایان حق
گفت شرمنده هستم تو برو
گفتمش دنیا نیارزد ذره ای
گفت ذره هم نبودم تو برو
گفتمش سرو و چمن شو جان من
گفت قد خم گشته جانم تو برو
گفتمش آخر چرا با من چنین
گفت من بودم چنان پس تو برو
گفتمش عمر منی جان منی
گفت من پایان جانم تو برو
گفتمش نامم ببر یادم بکن
گفت یادم نیست نامم تو برو
گفتمش پایان راهم این نبود
گفت آغازی نبوده تو برو................... ... .