خیلی جدی اینو گفت
زل زد تو چشمام گفت تنها راهت همینه بخدا
بعدشم گفت فلانی چرا تو مراسم بچش اشک نریخت چون مثل تو بود بخدا که تو بمیری هم من راحت میشم تنها راه تو خودکیه هم خودت راحت میشی هم ما
(افسردگی دارم و خودم و خانوادمو عاصی کردم دست خودمم نیست خودم بیشتر از اونا عذاب میکشم)