من تازه عروسم که خونه خودم رفتم تقریبا
دو تا خواهر شوهر دارم که وقتی خونه خریدیم هیشکدوم بهمون تبریک نگفتن سرکارم رفتم همین ،
میخواستم اوایل تیر دعوت بگیرم هم خانواده خودمو هم شوهرمو
امروز یهو شوهرم میگه تو مرداد وسط محرم میخام مهمونی پاگشا خونمون و بگیریم ما مذهبی هستیم هم من هم شوهرم و هم خانواده هامون
بهش گفتم وسط محرم شگون نداره آخه
میگه فلان خواهرم راه دوره فقط همون موقع میاد همین که هست
بعد با یه لحن بدی بهم میگه میتونی بلدی غذا درست کنی برای مهمون ؟
من روز اول پریودی مه خیلی ناراحت شدم و عصبی اما صدامو بالا نبردم گفتم این چه حرفیه مگه بقیه چی درست میکنن
چنان عصبی شد و داد و بیداد که میخواست منو ببره خونه بابام میگه تو خونه باشی میزنمت
منم الان گوشه آشپزخونه نشستم هر چی دهنش در میاد داره بهم میگه