خانواده ما خیلی عروس دوست و دوماد دوستن.انقد به طرف احترام میذارن که طرف فک میکنه اسمون باز شده و این افتاده پایین.بعد زن داییم چن سال عقده.برا نامزدی و عقدش بهترین خرج و مخارج و شام به انازه400نفر هر بار دادن.با اینکه داییم دستش تنگه.الانم که میگم چن ساله عقده و میگه الا و بلا یخچال خیلیی گرون میخوام و حتما باید جشن مجلل بگیرین و...تا حالا یکبار شمارش روی گوشی هیچ کدوممون نیفتاده که حالمونو بپرسه و با اینکه خانواده پدر بزرگم از همه نظر بالاترن و واقعا وقتی داییم رفت براش همه برگاشون ریخته بود که این کجا و ان کجا.منم تازه ازدواج کردم و اصلا و ابدا به شوهرم سخت نگرفتم با اینکه شوهرم و خانواده شوهرم پولدارترن.ولی باز قدرمو نمیدونن.خانواده شوهرم برعکس خانواده ما اصلا به عروس اهمیت نمیدن.مدام تو جمع خردش میکنن.باهاش حرف نمیزنن.تحویلش نمیگیرن.با اینکه بخدا اگه منو جاریم پیش هرکس دیگه ای بودیم حلوا حلوامون میکردن اینا همش از ادم نقص میگیرن.و همش خودمو با زن داییم مقایسه میکنم میگم چرا اون اوطوره و ارجش بیشتره و من ایطورم و...
مثلا الان 20 روز بود با داییم سر جهزیه قهر بود که ماشین لباس شوییم باید مارک فلان باشه و الان داییم برا عذرخواهی رفته خونشون.درحالیکه اگه من این رفتارو میکردم همون بار اول طلاقم میدادن...