خستم
از تظر روانی
و واقعا جای عقب کشیدن ندارم، اگر داشتم ادامه نمیدادم
تازه شام خوردم🤕🤣
تازه بیدار شدم
با عشقم چت میکنم
چون کلا شبا خوابم نمیبره
تازه از منزل مادرشوهر جان اومدیم ،بچه ها بخوابن منم میخوابم
اگه بخابم تو خون غرق میشم🗿
تو قطارم خوابم نمیبره
شوهرم زنگ زد سر شبی گفت مهمون دعوت کردم واسه فردا شب بهش اعتراض کردم که خب بهم میگفتی امروز خرید میکردم گفت خیلی بیعرضه ای و هیچ کاری از دستت بر نمیاد خواهر من بهترین آشپزه تو یه ساعت صد نفرو شام میده و این حرفا گفتم خواهرت تو آشپزی انگشت کوچیکه منم نمیشه نه گذاشت نه ورداشت به همه کسم فحش داد😔
عصر نیم ساعت خوابیدم☹️ هروقت بخوابم تا فرداصبح همین بساطه
خودتم ک شنونده ای
دارم فکر میکنم اگه بابای پولدار داشتم چقدر حالم فرق میکرد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
57 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
