احساس میکنم واسه ی هیچ کس هیچ ارزش و اهمیتی ندارم
از اینکه یه عده دور هم جمع میشن و زنگ میزنن واسه من که زور دلم کنن تا چرت و پرت ترین چیزا گریم میگیره
سابقه نداشته
بابام این مدت خیلی عصبیه
منم یه چیزی خواستم عصبی بود داد زد
بعد کم محلی بهش کردم
و هرچی دیدم به مامانم گفتم و واقعا پشیمونم هیچوقت هم از هیچکس معذرت خواهی نکردم و نمیتونم خیلی داغونم این چنذ وفت فشار روانی خیلی زیادی رومه اینا هم اضافه شدن داغونم
بدادم برسید
چند دقیقه پیش میخواستم یه کاری دست خودم بدم
حرف بزنید آروم بشم