۲۲ سالشه
عاشق خواهرم شده
به خونوادش گفته دوسش داره
به خواهرمم گفته خواهرم هیچی نگفته
خیلی معصومه خیلی دوستداشتنه
کاش خوب بود
مثل بقیه نیست
نماز میخونه روزه میگیره
سواد داره میخونه مینویسه
اما بخاطر شرایطش نمیذارن جایی تنهایی بره
جایی رو هم بلد نیس چون بیرون نرفته
فقط خونه خواهراش و عموها رو بلده
فروشگاه و نونوایی هم میره و میاد
خیلی ظلمه واقعا
چرا باید اینجوری باشه
گناه داره
اون الآن باید مثل هم سن و سالاش دانشگاه میرفت
یه زندگی خوب در آینده داشته باشه ولی ببینین چی شد🥺