دوستم الان ۱۹
پارسال که ۱۸ بود و تازه دانشگاه قبول شد خانم روز اول دانشگاه از یه آقا پسر خوشش اومد 😂😂😂بیاید تا ادامه شو بگم
بعضی ها جنبه دانشگاه ندارند
خلاصه که هر موقعه میدیدش دلش واسش ضعف میرف
کله ما رو هم خورد انقدر اسمشو آورد اسم شازده پسر هم سعید بود
حتما با قطره چکونی
بز بز کنان اومدم
سعید خانم عاشق و دلباخته یه دختر خانوم دیگه تو دانشگاه جوری که واسش اشک میریخت
خلاصه که سعید خان رفت خاستگاری اون دختر خانوم و اونم گفت بعلههه روز عقد فرا رسیدددددددد🥺
روز عقد یادمه دوستم که اسمش فرشته انقدر حالش داغون بود که فکر خودکشی زد به سر برا همه اکیپمون که حلالم کمید فرستاد و میخواست رگشوبزنه که......
خبببب
توروخدازودتر
تو حموم ی لنگه پا وایسادم
یکی ار دوستام خبر بهش رسید کهههههههه آقا تو راه تصادف کردههههه تو بیمارستاننهه
سریع به فرشته خبر دادیم و اونم از اینکه خوکشی کنه پیشمون و همه به این فکر می گردیم سعید چی میشه
سعید زنده موند ولی اون دختره بعد این اتفاق گفت دیگه سعید و نمیخوام چرا تو روز عقد انقدر تند رفته که تصادف کنه اگه من براش مهم بودم آروم میرفت🤕
سعید شش ماهه تموم افسردگی گرف با هیچکی حرف نمیزد فاون دختره هم رفت و بایکی دیگه ازواج کرد فرشته هم خکشحال از اینکه بهم خورد
چ دوست خوش شانسی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
18 ثانیه پیش
18 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
