2733
2734
عنوان

شوهرم از خونه مامانم فراریه

132 بازدید | 8 پست

سلام خانوما واقعا کلافه شدم شوهرم نمیخاد بیاد خونه مامانم وقتی ازدواج کردیم قرار شد پنجشنبه ها بریم خونه مادرشوهرم جمعه ها هم خونه مادر من  که هر هفته بهونه اورد که خستم فردا باید برم سرکار و این حرفا نیومد اما هرپنجشنبه حتما باید میرفتیم خونه مادرشوهرم وگرنه میگفت نه مامانم ناراحت میشه وقتی میگفتم خب مامان منم ناراحت میشه پس چرا اونجا نمیریم میگفت خب امروز بریم خونه مامانم فردا هم اونجا باز فرداش یه دعوایی راه مینداخت و میگفت مامانت منو درک نمیکنه چرازورمیکنین نمیخام گفتم یه مدت بیخیال شم خودش میاد تقریبا ۷ ۸ ماهی اصلا نگفتم بریم ولی دیدم که اصلا مهم نبود هر پنجشنبه میرفتیم اونجا جمعه ها هم خونه  بودیم  گفتم دیگه بسه از این به بعد یه پنجشنبه خونه مامان تو یه هفته خونه مامان من قبول کرد الان هروقت میریم همینکه از در میره تو شروع میکنه ای سرم ای دندونم ای کمرم سر سفره شام نمیخوره هی میگه زود باش زود باش وقتی میرسیم خونه شاد و شنگول ادامه میده حتی بعضی وقتا هم میاره منو خونه خودش میره خونه مامانش اما اگه من نرم خونه مادر شوهرم کلی حرف درمیاد تازه وقتی میریم اگه خواهرمینا نیان باز خوبه وقتی شوهر خواهرمو میبینه بدتر همش میگه باجناق فامیل نمیشه نمیخام اون باشه خب مامان منم دوست داره بچهاش یجا جمع شن همونطور که وقتی میریم خونه مادرشوهرم اون همرو یجاجمع میکنه واقعا کلافه شدم دیگه

به نظرم زیاد میرید خونه پدرتون

واقعا هفته ای یه بار زیاده

دو سه ماهی  یه بار برید خونه مادر زن و مادرشوهر ولی تنها هروقت خواستيد سر بزنید 


هم نظر نیستیم درست ولی دشمن همم نیستیم 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

نرو تو هم مثل خودش باش 

البته اول بشین باهاش منطقی صحبت کن شاید از حرفی برخوردی کینه کرده سعی کن مشکل رو حل کنی هر جا میرید دیر برید زود پاشید 

اگه کلا درست نشد روزی که همه حمعن نرید خودتون جدا برید اگه باز بهانه آورد بگو پس تو خودت تنها برو منم نمیام تو هم خونه مامانم نیا 

چت بار که نری خودش خجالت میشه بقیع میگن بهش فقط روزی که همه حمعن نزار بره 

دخترعموی منممممم دقیقاااا مثل تو بود 

اونم شوهرش اینجوری می‌کرد آخرش اینم هروقت رفت خونه مادرشوهرش ی جاشو می‌گرفت چن بارم کشوند درمانگاه سرم زد ب خودش 

الان این میره خونه مامان خودش اونم خونه مامان خودش

یک عدد قانون جذبی ام...سوالی داشتی بپرس...مخالف بودی ریپ نزن♡
به نظرم زیاد میرید خونه پدرتون واقعا هفته ای یه بار زیاده دو سه ماهی  یه بار برید خونه مادر ز ...

خب این باید واسه دو طرفم باشه ن که من کلا بیخیال شم به جای خونه مامان منم بریم خونه مادرشوهرم 

خب این باید واسه دو طرفم باشه ن که من کلا بیخیال شم به جای خونه مامان منم بریم خونه مادرشوهرم 

خب منم همینو میگم دلتون تنگ میشه تنهايي برید نه زن و شوهری واقعا هفته ای یکبار زیاده 

هم نظر نیستیم درست ولی دشمن همم نیستیم 
بدتر لج میکنه

خوب بکنه تو هم نرو خونه اونا 

الان تو بدترت هست خونه مادرشوهر وبین فامیل شوهر میری وهیچس نمیگی بعد اون یک ساعتم نمیاد آبروتم برده 

اگه کلا میترسی اعتراض کنی پس تحمل کن اگر نه باید یک مدت تحمل کنی نری وبهش بگو نیااتفاقا خودت میای راحت تری منم اونجوری می‌کنی ناراحت میشم 

وقتی خانوادشسراغت رو بگیرن منعش کنن یا موضوع رو حل میکنن یادش میدن درست بیاد خونه شما یا میبینه دیگه شما حساس نیستی بیاد خونه مامانت و پذیرفتی اون موقع خودش از فضولی هم شده پا میشه درست میاد باهات 

تهش این کارا رو نمیکنی میترسی جات باشم اعتصاب میکنم نه باهاش جایی میرم نه میدارم خانوادش بیان خانواده خودم هم نمی‌رم میگن اعصابم به هم ریخته نمی‌خوام رفت و آمد کنم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687