من ۱۳ سالمه لطفا ب سنم گیر ندید جهت درد و دل اومدم
خیلی خواهر دوس دارم ۶ سالم بود مامانم باردار شد بخدا کلی دعا کردم کلی نذر صلوات کردم ک بچه دختر شه ولی برادر شد اون دوقلو😭
ب مامانم میگم من ابجی میخوام میگ من خودم خواهرت بخدا نمیشه مامانم جای خواهر رو بگیره گاها دوست هم نمیگیره شاید بگیره ولی ابدی نیس💔
یه همدمی ک باهاش دعوا کنی بخندی گریه کنی بغلش بخوابی بغلش بغضتو خالی کنی سر دوراهیات ازش کمک بخوای بزنیش باهم برید بیرون و.... هعییی نمیدونم چ گناهی کردم
مگ آدم چن بار زندگی میکنه؟
هر جا خواهر میبینم ک باهم نشستن یجوری بغض گلومو میگیره ک نمیتونم حرف بزنم یا آب دهنمو قورت بدم الانم دارم با گریه مینویسم