یک سگ تو بغلش بود حالا بچها داشتند سرسره بازی میکردند اومده سگشو میذاره تو سرسره.من زیاد مشکلی با این قضیه نداشتم فقط پشتم بهش بود یه لحظه برگشتم دیدم جای بچه سگ داره از سرسره میاد پایین تعجب کردم گفتم اوخی.
یهو گفت از بچهات تمیزتره.
خیلی ناراحت شدم ولی چون یه مرد گنده همراهش بود و منم با بچهام تنها اومده بودم ول کردم رفتم