من و برادر شوهرم کار شراکتی دارم بع من ۲ بار بهش زنگ زدم برا حساب کتاب(حساب کتاب با منه)
برا بار سوم که زنگ زدم بگم انقد کار کردیم یهو گفت زود باش حرفتو بگو آزمون آنلاین دارم
منم با خوشحالی گفتم عع چه آزمونی (منتظر یه مدرکی هیت از سر شوق و خوشحالی گفتم فک کردم برا اونه) ک برگشت گفت به توچه چیکار. داری حرفتو بگو
منم دیگ گفتم باشه برا بعد آزمون بعدم قطع کردم
یکم بهم برخورد نمیدونم حق دارم یا ن😒
برادر شوهر اکثر نچسبن و خودخاه
برا شما ک دیگ خیییلی بی ادبه
ی بار زنگ میزدی دگ ج نداده سرش شلوغ بوده
لابد انقدر صمیمی هستید ک ب خودش جرئت داده اینجوری بگه بعدشم اون گفت عجله داره نباید ازش سوال اضافه میپرسیدی
وسط اون هیری ویری که هر لحظه ممکنه سایت قطع بشه ،خب قطع میکردی بعدن میپرسیدی
هرچند اونم بد جواب داد
حق داری چند روز پیش پسر داداشم گفت میخوام مهاجرت کنم گفتم کجا به سلامتي گفت بشما مربوط نیست خیلی بهم برخورد
فقط موندم ب چ جراتی اینجور گفته واینک چرا باید طوری باهم رفتار کنید ک ب خودش با این لحن با شما صحبت کنه اونم برادر شوهر
