به شما چه... خواهر شوهر منم همیشه با داداشش دعوا داره. یاد گرفته بود بعد عقد ما هر وقت دعواشون میشد زنگ میزد به من شکایت شوهرم رو میکرد. یه بار خواب بودم ساعت سه ظهر. زنگ زد جیییغ و گریه. من اصلا نمیفهمیدم چی میگه. گفتم فلانی جان، هر جور قبل ازدواج ما با داداشت رفتار میکردی و دعوا رو حل میکردی، همون کار رو بکن. مگه تربیتش دست منه؟
همون شد که دیگه زنگ نزد.
و اینم بگم که تا قبل عقد خودش به من و داداشش زیاد احترام نمیگذاشت. مثلا ما بعد یک ماه می اومدیم خونه اونا. یهو میدیدی تا سه چهار ساعت بعد هم از اتاق نمی اومد بیرون. یه سلام نمیداد.
بعد عقد احترام بود که جلو شوهرش به ما میگذاشت. منم یه بار که اومد دم در استقبال و روبوسی، گفتم آقای فلانی کاش زودتر این خواهرشوهر ما رو میگرفتی. قبلا یه سلام نمیکرد. الان چه مودب شده.
سرررررخ شد گفت نه این جور نبود. گفتم چراااا بود. ما که بهمون محل نمیدادی یادمونه.
همون آبروش رفت، دیگه یاد گرفته اگر بخواد پشت چشم نازک کنه، جلو شوهرش میگم.
شما هم صبر کن به وقتش