بی حجاب میگرده مجرده ۳۰ سالشه مادر پدرم مسافرتن تنهاس من اینجا بودم شوهرمم اومد دیدم شلوارشو عوض نمیکنه درحالی که من خودم آدم امروزیم و هیچوقت بهش هیچی نمیگم اینسری بهش گفتم نمیخوای شلوارتو عوض کنی الان میاد بالا یه نگاه کرد به شلوارش با بی میلی رفت عوض کرد حالا شلواره چجوری باشه خوبه بی نهایت نازک و جذب درحدی که خط لباس زیر مشخص میشه قدشم تا زانو همه جاش بیرون بود ببخشید مثانه باسنش بنظرتون من حساسم یا کار خواهرم اشتباهه آخه من هیچ موقع هیچی نمیگم مثلا میاد خونمون جلو شوهرم دراز میکشه پایین تنش بزرگه دراز میکشه دومتر میاد بالا ولی من میگم ول کن بیخیال ولی اینسری طاقت نیوردم شوهرم خیلی چشم پاکه اونقدری که همه پیشش راحتن چون نگاهش پاکه اما خب من ناراحت میشم خواهرم اینجوری میگرده چون من خودم اینجوری نمیگردم پیش شوهرم