با یکی از فامیلامون یه مدتی باهم بودیم. از این قضیه ۹ ماه میگذره.
گفت حتمااا میام خواستگاریت حتی خانوادشم گفتن ولی خانوادم اطلاعی ندارن.
خیلیی عاشقم بود و بهم ابراز علاقه میکرد. ولی مطمعن نیستم شایدم فقط حرف باشه و دروغ بگه.
ولی همش از اون حرفا میزنه دیگه خودتون بفهمید لازم نیس واضح بگم. حرفاش شده فقط اونا. یعنی بدجور از اون حرفا میزنه ب طوری ک نه خجالت سرش میشه نه چیزی. بخصوص شبا... خیلیم واضح میگه
منم ک ازش متنفر شدم و ولش کردم ولی اون خیلیی سعی کرد منو برگردونه خیلی تلاششو کرد ولی من اون موقع هیچ حسی بهش نداشتم
بعضی وقتا میگم خوب کاری کردم ک ترکش کردم ولی بعضی وقتا خیلییی پشیمون میشم خیلی. ب طوری ک دیوونه میشم اگه با کسی ببینمش ولی بعضی وقتام عین خیالمم نیس.
همیشه با خودم میگم اگه واقعا دوستم داشت از اون حرفا نمیزد.
اینم بگم ک من فقط دوسش داشتم و ازش خوشم میومد وگرنه عاشقش نبودم چون یکی دیگه تو دلم بود🥲💔
چندبارم تو روبیکا بهم درخواست داد قبولش نکردم و این ۹ ماهه ک باش حرف نزدم ک الان یادش افتادم گفتم ازتون مشاوره بگیرم ک واقعا بفهمم ک کار خوبی کردم
بنظرتون خوب کاری کردم؟