خانم ها من تقریبا دوساله که در دوران عقدم
و تا الان چیز بدی از شوهرم ندیدم و خوبیم باهم ولی خب خودتون میدونید دیگه
ازدواج و زندگی مشترک همه چیزش باب دل شما نمیشه
و من جدیدا همش احساس ناامیدی دارم
همش حالم بد میشه میگم نکنه اشتباه انتخاب کردم و اگه دوستم داشت مثلا من بهش میگم نرو بخواب نمیرفت با اینکه خسته اس
اگه عاشقمه باید دائم قربون صدقه ام بره و خب شرایط زندگی هم اول زندگی تا ادم رو غلتک بیوفته سخت تره
چیکار کنم که بتونم شرایطمو بپذیرم و هی نجنگم
خیلی سخته قبول کردنش انگاری برام و صبوریمو به کل از دست دادم
کمکم کنید عاجزانه