اوووووف از کدوم کارش بگم,دورو دورنگی،زبون مثل نیش مار،بی چشم ورو،فرق گذاشتن بیش ازحد در حدی که شوهر من انگار پسرش نیست و پسر کوچیکش ودخترش فقط بچه هاش هستن،هیچ کاری واسمون نکرده هیچی هیچی خرج عقد وعروسی هم با شوهرم بوده و حتی کادو ازش ندیدیم و بعد موقع عروسی داخل تالار اعلامکرد هزینه بامن بوده به عنوان کادو،وخیلی چیزای دیگه که اصن عذابم میده ،و منو شوهرم در برابر همه ی این رفتار ها صبور ومهربون وبودیم غصه شو میخوردیم چون تو یه حیاط زندگی میکنیم،همیشه به دردش خوردیم اون بی چشم وروییدراورد،الاننزدیک8ماه هست قهریم الحمدلله ،وهیچوقت هیچ وقت هیچوقت نمیبخشمش،همیشه میگم من اطرافیانمرو میبخشم تا خودمم بخشیده بشم،اما این مثلاً آدم رو هیچوقت نمیتونم ببخشم