2752
2734

همانا موسی در سرزمین مصر برتری جویی و فساد کرد. و مردمش را گروه گروه ساخت .


و به مادر موسی الهام کردیم . اورا شیر بده و هنگامی ترسیدی. اورا به دریا بنداز و ما اورا به تو بازمیگردانیم 🥺🤍

بخشی از سرگذشت موسی و فرعون (برای مردمی که ایمان می آوردند.) برای تو می‌خوانیم ✨

مادرش او را به الهام خدا به دریا انداخت. پس خاندان فرعون اورا از آب گرفتند. قطعا فرعون و هامان خطا کار بودند. 

و همسر فرعون گفت این نوزاد مایه شادمانی و خوشحالی است 😍 او را نکشید امید است ما را سود دهد یا وی را به فرزندی بگیریم . 

و قلب مادر موسی از هر چیزی جز یاد فرزندش تهی شد و اگر قلب اورا محکم و استوار نمی‌کردیم نزدیک بود حادثه پنهانی را فاش کند🙂

و به خواهر موسی گفت : اوضاع و احوال اورا پیگیری کن . پس او موسی را از دور در آغوش فرعونیان دید .

وما پیش از آن شیر تمام زنان را برای او حرام کردیم که نتوانند پستان هیچ زنی را بگیرد. سپس خواهر موسی گفت میخواهید شما را به خوانواده ای راهنمایی کنم که سرپرستی اورا به عهده بگیرد؟ 

پس اورا به مادرش برگردانیدیم تا خوشحال و شادمان شود و بداند که وعده خدا حق است 🤍✨



و [موسی] به شهر وارد شد در حالی که اهل آن [در خانه ها استراحت می کردند و از آنچه در شهر می گذشت] بی خبر بودند، پس دو مرد را در آنجا یافت که با هم [به قصد نابودی یکدیگر] زد و خورد می کردند، این یک از پیروانش، و آن دیگر از دشمنانش، آنکه از پیروانش بود از موسی بر ضد کسی که از دشمنانش بود درخواست یاری کرد، پس موسی مشتی به او زد و او را کشت، گفت: این [نزاع میان آن دو] از عمل شیطان است، قطعاً او گمراه کننده و دشمنی اش آشکار است.💔

و مردی از دورترین [نقطه] شهر شتابان آمد [و] گفت: ای موسی! اشراف و سران [فرعونی] درباره تو مشورت می کنند که تو را بکشند! بنابراین [از این شهر] بیرون برو که یقیناً من از خیرخواهان توام. 🙂🤍


پس موسی ترسان و نگران در حالی که [حوادث تلخی را] انتظار می کشید از شهر بیرون رفت، [در آن حال] گفت: پروردگارا! مرا از این مردم ستمکار نجات بده


چون موسی آن مدت را به پایان برد و با خانواده اش رهسپار [مصر] شد، از جانب طور آتشی دید، به خانواده اش گفت: درنگ کنید که من آتشی دیدم، [می روم] شاید خبری از آن برای شما بیاورم یا پاره ای از آتش را می آورم تا گرم شوید.


گفت: پروردگارا! من یک نفر از آنان را کشته ام، می ترسم مرا بکشند، 💔

و برادرم هارون زبانش از من گویاتر است، پس او را همراه من بفرست که یاور و دستیارم باشد تا [در همه امور] مرا تصدیق کند؛ زیرا می ترسم [فرعون و فرعونیان] تکذیبم کنند.

خدا] گفت: به زودی قدرت و نیرویت را به وسیله برادرت افزون کنم، و برای هر دوی شما به خاطر معجزات ما [که در اختیارتان نهاده ام] قدرتی قرار می دهم که آنان به شما دست نیابند، شما و آنان که از شما پیروی کنند، پیروزید.😍✨ سوره قصص 

 کاربر boy🤍✨ تو نور خدا غرق شو 💜✨ سوالی راجب اجنه داشتید بپرسید.
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687