2733
2734

سلام دوستای خوبم من رفتم شهر دیگه واسه کار همسرم و اونجا همسرم دوستانی داره که خیلی باهامون صمیمن میان اونجا خونمون مارو دعوت میکنن خونه مادر پدراشونم دعوت کردن مارو بردن ادمای خوبین بعد قراره همسرم میگه یبار بیاریمشون شهر خودمون خونه پدر مادرامون من خیلی موذبم اخه من یه داداش سندرم دوان دارم البته خیلی شدید نیست خداروشکر کاراشو انجام میده اما میترسم از قضاوت ها و خجالت میکشم بنظرتون چیکارکنم خیلی. ناراحتم خدای من چرا باید برادر من اینطور باشه😪

ببین خجالت نداره چون خب این نه دست تو بوده نه دست خودش میتونی بهش بگی کن بیرون دعوتشون کنی اگه راحت نیسی ی تفریحی برین اگه میخوای نیان پلی به هرحال خجالت نداره و خب حقم ندارن قضاوت کنن به هرحال ی جور مشکله دیگه ناراحت نباش اگه هم با بیرون رفتن و تفریح اوکی نیسی بگو نمیتونی دعوت کنی... وقتی رفتی خونشون واسشون وسایل خونه ببر ی چیزی بخر... 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

عزیزم خدا به دل مادرت صبر بده

اگر موذب هستی اصلا قبول نکن

توی خونه خودتون دعوتشون کن

این جور مواقع من خیلی روراست میگم شرایط خونه پدر و مادرم مناسب دعوت شما نبود البته اصلا به زبون هم نمیارم و دعوتشون هم نمی کنم به همسرت هم بگو میخوای دعوت کن خونه پدر و مادرت ولی من اونها رو خونه پدر و مادرم نمی‌برم اصلا هم برای شوهرت توضیح نده چرا فقط بگو دوست ندارم

من یه مامان خسته هستم اما امیدوارم  اگر مادری می کنم برای رضای خداست اگر همسرداری و خانه داری میکنم برای رضای خداست.یه دونه هدف دارم که میشه بهش رسید ولی سخت. برای سلامتی بچه ها و عشقم اگه دوست داشتین صلوات بفرستین  
ببین خجالت نداره چون خب این نه دست تو بوده نه دست خودش میتونی بهش بگی کن بیرون دعوتشون کنی اگه راحت ...

درسته عزیزم ولی خب بالاخره میبینن چون مامانم اینام بیان خونه ما اونا صددرصد میان دعوت میکنن چون میگن دوست داریم ببینیمشون

اصلا خودتو مجبور به کاری که دوس نداری نکن.اونا دوستای همسرت هستن و حالا لطف کردن خونه پدر مادراشون بردن چون خود پدر مادراشون خواستن.شما نباید تو این شرایط اقتصادی پدر مادر خودت رو تو زحمت بندازی.بگو بجاش براشون کادو بخریم.حتما نباید مثل اونا تلافی کنید.

درسته عزیزم ولی خب بالاخره میبینن چون مامانم اینام بیان خونه ما اونا صددرصد میان دعوت میکنن چون میگن ...

خب درسته اینجوری هم نمیشه قبول نکرد ولی خب تو سعی کن دخترت باهاش حرف بزنی بچه ها اکثرا حرف گوش میدن یا ببرش مشاوره ماهم ی بچه ای داریم همینجوری بزرگ شده الان همه بچه ها اذیتش میکنن هیچی نمیگه ساکت و اروم ولی بعدا میزنه زیر گریه 

عزیزم خدا به دل مادرت صبر بده اگر موذب هستی اصلا قبول نکن توی خونه خودتون دعوتشون کن این جور مواق ...

درسته ولی میدونم نمیشه چون باید دعوت کنن اون پدر مادراشون خیلی بهمون لطف. کردن من مامانم اینا دعوت نکن یجور بد میشه البته مامانم اینام میگن بیان حتما دعوتشون میکنیم

چه خجالتی آخه؟

حتما خیلی حساس شدی روی این قضیه چون اصلا چیزی نیست که خجالت داشته باشه طبیعیه کاملا 

کسی سوال میکند بخاطر چه زنده ای؟؟ و من برای زندگی تو را بهانه میکنم   

وا این حرفا چیه ؟؟

چرا ناشکری میکنی ؟؟

میدونستی این حسی رو که داری داداشت کاملا دریافت میکنه ازت؟؟

عین جونت دوسش داشته باش و برای داشتنش شکر کن

فقط 22 هفته و 2 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

یکی از

سوداهستم9 | 46 ثانیه پیش
2687