مامانم بدمو میگه آخرم میگم چرا میگه من تورو دوست دارم با توراحتم ...
نشستم با زنعموبودم حرف بچه ها بود منم گفتم آره فلانی صداش بلنده انرژیش زیاده با اینکه رومخه ولی بازم ما از انرژیش انرژی میگیریم
بقول بابام میگه همیشه یه طوری میگی آدم نمی‌فهمه تعریف کردی یا تخریب...
الان خالم اونجاست جلو حالم رو ایفونه تلفن میگه آره داشتن ب خاله میگفتم فلانی هم خیلی فرزه سریع میرسه میاد اینجازو سه سوته جمع و جور می‌کنه ،بعد بلافاصله میگه میاد همرو میچپونه تو کمد می‌ره (من اصلا نمی‌دونم ولی بدم میاد همه وسایل بیرون باشه همه رو دسته بندی میکنم داخل کابینت و کمد و....مامانم عادت داره دم دستیا باید رو اوپن و میز باشه همیشه)😐☹️
میگم مامان من کجا می‌چپونم میگه اینم تعریف مادر دیگه چشم نخوری میگم اینا همه توجیه دوست دارم باهات شوخی دارم میخوام چشم نخوری اینا همه توجیهه.
خیلی ناراحت میشم خیلی چیزیم نمیتونم بگم ناراحت نشه.
ولی همه جا همه خصلت و کارای منو میگه همین طوری
