2752
2734

میگن خواب برادر مرگه 

خواب چقدر‌خوبه دیگه مردن چیه فکرشو کن

اسفند۹۹ روز دوشنبه ساعت ده صبح هیچوقت یادم نمیره، دیگه اون آدم سابق نشدم💔 آرزوهام پودر شد، خدایا میبینی؟ من خیلی وقته مردم فقط جسمم اینجاست💔 ثانیه به ثانیه که میگذره قلبم بیشتر مچاله میشه💔مادرم اشک هامو که میبینه دلش می‌شکنه💔از بابام متنفرم که باعث  این حال  بدم شد💔 از خدا پرسیدن بدترین عذاب واسه یه انسان مظلوم چیه؟ گفت بال هاش شکسته بشه💔 امام حسین آخرین امیدم به توعه یادته چهل شب برات نماز شب خوندم به حرمت همونا نجاتم بده💔روزگار بدی رو میگذرونم برام دعاکنید شاید نفس یکی از شما حق باشه💔الان حاضرم همه چیزمو بدم فقط خوب بشم💔افسردگی لعنت بهت💔تا ابد حسرت دندونپزشکی شهید بهشتی موند رو دلم💔خدایا تروخدا😭😭😭باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم باز دلم باز دلم، دل بشود⁦❤️⁩                                                «چه بسیار تقدیرها که به تدبیرها میخندند»من این جمله رو زندگیش کردم💔                                         من خیلی وقته مردم فقط جسمم اینجاس🙃💔            ما همیشه از کسایی که دوسشون داریم ضربه میخوریم💔 شدم مثل دختر بچه ای که تنهایی با عروسکاش بازی می‌کنه💔  گاهی وقتا از تنهایی و شدت غم شده شش ماه اصلا از خونه بیرون نرفتم پس با من از تنهایی و غم حرف نزن💔 میگن دردی که تورو نکشه قوی ترت می‌کنه ولی من میگم می‌کشه ولی جوری که هر ثانیه می‌میری💔 خدایا من از درگاهت با دل شکسته چشم گریون و قلب پراز درد نا امید و دست خالی برگشتم💔

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

دقیقاً 

منم نمی دونم این زندگی رو می خوام ادامه بدم که چی باشه

از هیچ چیزی دیگه خوشم نمیاد 

از همه هم بدم میاد حتی خودم

واقعا هر بار که می خوابم دلم نمی خواد بیدار شم

الان بیس بیسو پنج روز بیشتره الکی هی بهونه میارم که آره درگیر درسام که نتونستم برم حموم ولی در اصل دلم می خواست کاری کنم بقیه ازم دوری کنن بیشتر نه بخاطر اینکه از اونا بدم بیاد

فقط الان هم نیست تو کل طول سال اینکارو میکردم که همه هی اه و پیف کنن نیان سمتم

بیشتر از خودم بدم میاد انگار خوشم میاد از وقتایی که خودمو اذیت می کنم

رقبتم رو به زندگی از دست دادم...💔

ای کاش یکی بود که میتونست کمکم کنه از این وضع خلاص شم

با کار هایی که باهام کردن دیگه نه به رفیق نه به خانواده نه به معلم و نه به عشق اعتماد ندارم 

من به هر کسی اعتماد کردم از پشت بهم خنجر زد

برا همین از خودم بدم میاد که انقد راحت به همه اعتماد می کنم

برا همینم هست که تلاش می کنم یه کاری کنم بقیه ازم دوری کنن چون میترسم دوباره به کسی اعتماد کنم

نه حموم می رم نه لباسم رو عوض می کنم که بخاطر بوی گند هم که شده کسی سمتم نیاد

تازگی ها حتی از این که بخاطرش مسخرمم کنن خوشمم میاد

هر روز یا یه روز در میون که مامانم گیر میده برو درس بخون الکی به بهونه کتابخانه میرم تو مترو میشینم هی ایستگاه عوض می کنم منتظر این که یکی جلو بقیه بهم گیر بده چرا انقد بو می دی آبرومو ببره بهم حال میده

واقعا دلم می خواد تا آخر عمرم همینطور ادامه بدم تا مجبور نشم دوباره به کسی اعتماد کنم 

ای کاش فردا رو نبینم💔

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687