تاپیک قبل گفتم شوهرم بی دلیل و مسخره با خاهرم چپ افتاده و میگه بیمارستان نیاد اخه من یک هفته دیگه خدا بخاد فارغ میشم
از طرفی خاهر ماماست دوس دارم باشه و مبگه فقط مادرت و مادرشوهرم بیان
دیشب دیگه زدم سیم اخر گفتم من یدونه خاهر دارم چطور بگم نیاد مگه مبشه اوکی خونه اش نمیری نمیایی
ولی خاهرم نیاد مگه میشه
کلی بحث شد و فلان اره بیاد چیکارا میکنم تهدید میکنم
اخر گفت باشه پس مادر خودم نمیزارم بیاد
مادر خاهر خودت بیان
خودمم نمیام
ینی دیوونم کرده
نظرتون چیه
برام زور داره اون بگه کی بیاد کی نیاد الانم پیجید به ننه خودش که اون نیاد
حتی میگه خودم میرسونم برمیگردم
زر میزنه بنطرتون
نگرانم خسته شدم از این ادم نفهم لجباز