بدور از قضاوت؛ کسی نیست فقط میخوام بدونم
کسی ک تو رابطه لانگ دیستنسه بگه میخوام بیام ببینمت ینی میخواد بیاد تجاوز کنه؟
ینی از دیروز ک علائم پارانویا رو خوندم انگار هرچی از گذشتم میدونستن یادم اومده میگم نکنه اون گفته بیاد شهرمون میخواسته اینکارو گنه😐
یا مثلا مگانایی گ میخواد بیاد کجاها میتونه باشه اگ بگه خونتون قصد تعرض دارع؟
وای مادر این افکار چیه اومده ک از صبی ک بیدار شدم ی لحظه اروم نیستم
قضاوت نکنید اینقدر این افکار غیرارادیه برام ک گفتم حداقل از چند نفر بپرسم مغزم اروم بگیره
ن عزیزم
حالا شما اگ میترسی توی روز و مکان عمومی همو ببینید
ببین این حرفا یعنی که هنوز حس اعتماد و اون عشق بین شما به وجود نیومده رابطه لانگ هم به درد نمیخوره حتی انتهاش به عروسی هم ختم بشه باز مشکلات خودشو داره
دوستم اگ تو بدونی چقدر این جملت باعث اروم شدن مغزم شد در حدی ک اشکام داره میریزه
حس شکاک بودن حس بی اعتمادی بیش از حد و حس اروم و قرار نداشتن اینقدری. در من زیاده ک حتی اتفاقایی ک هیچوقت قرار نیست بیفته رو هم افتاده من در نظر گرفتم و کل زندگیمو ب خاک دادم
اینو از ته دلم میگم همونقدری ک الان اروم شدم خدا تو زندگیت آرومت کنه🙂🤍
اولا وقتی میگه میخوام بیام ببینمت یعنی دوست دارم بیام ببینمت که اکثر مواقع نمیان
دوما ما اینقدر عقب افتاده هستیم که نمی‌دونیم باید قبل از هر رابطه ای طرف حد اقل سه چهار بار همدیگرو ببینن که وقتی حرف از دیدار و قرار میاد ذهن ما سمت اینجور جاها می‌ره چون فرهنگ ما همیشه سنتی بوده دوره زمونه عوض شده باید اتفاقا بری بیرون و سر قرار بری حالا این لانگ دیستنسه ولی اگه قرار شد بیاد جای عمومی کسی که میگه خونه دیوونه هست کی قرار اول می‌ره خونه اصلا امکان نداره
هیچ ربطی نداره ب اعتماد و اون عشقی ک شما میگین
نه اینک اشنباه بگین نه درسته
منتهی من روانپزشکم ی سری دارو میداد هیچوقتم نگفت اسم بیماریمو بعد الان گ خودم فهمیدم انگار بیشتر بهم تلقین شده
اسیب هایی ک دردوران بچگیم بهم وارد شده ک من الان ب برادر خودمم اعتماد ندارم...🚶🏼♀️و اخرش گفتم ک چیزی نیس این موضوع مال قدیم بوده ی روز میخواست بیاد شهرمون و گفت مامان بابات امگان داره در طول روز بیان خونه اگ من اومدم
ک فکرم رفت نکنه میخواست تعرض کنه
دوست عزیزم🙂
من تو گذشته خیانت دیدم خودم نه اطرافیانم
من ازون روز ب بعد هرکسی ک زیاد کوشی دستش بود میگفتم این داره خیانت میکنه حتی اگ اون طرف رو نمیشناختم و قشنگ ب خودم حس و حال پرخاشگری میگرفتم
دیشب از قضا ی کلیپ تو اینستا دیدم راجع ب ادمای سمی(ک انگار من جزوشون بودم:)) بعد تو اینترنت بیشتر راجع بهش خوندم انگار۶۰/۷۰درصد اون چیزای اختلال رو دارم
حرف شما کاملا درسته
ولی من زیادی ذهنیتم و روانم خراب شده
استرس.... اضطراب تپش قلب برای دیت رفتن طبیعیه همشون
اما مال من کجاش غیر طبیعیه؟ اینک اصلا شخصی قرار نیست بیاد منو ببینه🙂💔در گذشته همچین چیزی بوده
میگم اگ اینده هم اینطور بشه ینی تمومه میخواد تعرض کنه
اخی عزیزم امیدوارم که حالت خوب بشه منم همینجوری هستم هر اتفاقی میوفته میرم زود سناریو مرگ و تجاوز و قتل می‌چینم💀🤣 مثل خودت ولی چند بار بری سر قرار یا معاشرت کنی شاید از استرست کم بشه درکت میکنم باید تو شرایطش قرار بگیری ببینی اونجوری هم که فکر میکردی بد پیش بره پیش نرفت . و یه چیزی بهت میگم بین خودمون باشه هر اتفاقی که فکر می‌کنی میوفته، اگه بهش پر و بال بدی حتما میوفته پس سعی کن بیش از حد بهش فکر بد نکنی این خیلی خوبه که خودتو آماده کنی که اگه یه اتفاق بد افتاد چه جوری دفعش کنی ولی اینکه دیگه براش داستان بنویسی مغز خودتو خراب میکنه و جذبش می‌کنی
به نظرم قبل از وارد شدن به رابطه روی خودت و چاکرا هات و روح و روان و فیزیک بدنت کار کنی چون
مطمئن هستم که اگه رو خودت کار کنی اتفاقاتی که تو گذشته برات افتادن که درس بگیری ازشون باز برات اتفاق میوفتن چون درس نگرفتی
