خودم کلا از پرستاری خسته ام ولی با بزرگ شدن بچه ها خرج و مخارج شونم بیشتر میشه،شوهرم یه بیماری کلیوی داره که معلوم نیست خدای نکرده فرداش چطوری باشه اگه کارمو رها کنم بعد من میمونم و یه زندگی
از مسیر بیمارستان خودمون که دومیه بیشتر خسته شدم مسیر خیلی بدی رو روزی دوبار طی میکردم همیشه تصادف میشد داخل جاده یه گردنه ترسناکه
اون ساعتایی که تو راه بودم یعنی به ازای۲۳تا شیفت۴۶ساعت،اینجا باید هفت تا شیفت بیشتر برم
همه بهم میگن یا کارتو بیار نزدیک یا خونتون ببر اونجا که نزدیک محل کارته،خونمو اصلا نمیتونم جابه جا کنم