2733
2734

خب خب نمیدونم از کجا شروع کنم🙂

من یه دختر کم سنو سالم و زدن این تایپیک فقط جهت دردودل و خالی کردن خودم بود ممنون میشم قظاوت نکنید🌱

حدودا ۳ سال پیش بود من با دختر داییم خیلی جور بودم هرکاری میکردم همه چیمو براش میگفتم اون مثل  خاهرم بود

اون زمان خاستگار داشت مامانش هم فخر فروشی میکرد ولی دختر داییم هم بدش نمیومد ولی دوست نداشت ازدواج کنه دوتامون تو عالم بچگی خودمون من همه چیزو براش تعریف میکردم مث یه خاهر پیشم بود پشتم بود یادم میاد با دوست صمیمیم دعوام شده بود اشتیمون داد و خیلی چیزای دیگه(: اون دو سال از من بزرگتر بود، خیلی سیاست داشتو توی همون سن هم خانومانه رفتار میکرد

من اصالتا کرمانشاهی بودم و یکی از شهرهای کوچیک کرمانشاه 

ولی ساکن شیراز بودم و منتظر بودم عید بشه برگردم یا تابستون شه امتحانامو‌ بدمو برگردم خیلیی ذوق داشتم😅چون انگار از زندان ازادم میکردن

چون همش میرفتم خونه مادربزرگم که توی روستا بود و مامانمم اکثر وقتا چون کار داشت نمیومد ازاددد،شبا بیدار میموندیم و فیلم نگاه میکردیم 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز