2733
2734

تنها بچه اش ام مادرم از پدرم جدا شده منم ازدواج کردم شهر دیگه بعد مادرم با مردی ازدواج کرد از یه شهر دیگه مرد بدی نبود خوب بود ولی دیابت داشت بعد عقد فهمیدیم


حالا مادرم تقریبا خوشبخت شده بود و من تازه به ازدواجش عادت کرده بودم که شوهرش فوت شد بعد دو سه ماه 


الان یه مدت کوتاه گذشته اویل خیلی غصه میخوردم الان بهترم 


اما همش حس میکنم همه خوشبختن آلا ما و....


مامانم اومد خونمون واقعا لاغر شده مطمئنم غصه میخوره خیلی خودمو زدم به بی خیالی الکی خنداندن ولی جیگرم آتیشه 


بعد رفتیم خونه خودش همه فهمیدن لاغر شده 


و میگن برگردی همینجا اونجا ممکنه غصه بخوری


حالا مردا پولداره کلی مال و منال داره اما چیزی به نام مادرم نکرده


همه بچه هاش ازدواج کردن کوچیکه تو طبقه بالاس


و واقعا بچه های مرده خوبن هنوز که میگن باید بمونی ما محرمیم ما تو مادرمون می دونیم سر میزنن بچه هاشونو میفرستن شبا پیشش شاید بعدا اینطور نباشن


مادرم گاهی میگه میمونم


خونه خودش هم خب تو اون شهر همه فامیلاشون هستن بعضی هاش خوبن و بعضی هاش بدن


بنظر شما در این باره چیکار کنیم


یسری میگن بمونی بهتره یسری میگن برگردی


مثلا مادرشوهرم میگفت بچه هاش که خوبن بهت میرسن برگردی کجا برادرات خیلی خوبن مگه شوهر هم کنی شاید خوب نبود


یا زنداییم میگفت اونجا بمونی غصه میخوری از بین میری برگرد شاید بعدا ازدواج خوبی کردی


بعدش دو سه روز بعد فوتش عروسی پسر داییم بود اون یکی داییم بخاطر اینکه کارارو پخش کرده بودن عقب ننداخته همه فامیل رفته بودن و رقصیده بودن واقعا می‌شنوم حالم بد میشه بنظر شما حق دارم

نمیدونم والا خدا به مادرتون صبر بده زیاد غصه نخورید خدای نکرده مریض میشید قدر سلامتیتون رو بدونید بقیه ا‌ش رو بسپارید به زمان انشاالله حل میشه مشکلات

سال دیگه این موقع من تونستم ....😍😍 خدایا برادرزاده ها و خواهرزاده هام رو در پناه خودت حفظ کن

خدا بهتون صبر بده عزیزم 

ببین راستش من تجربیاتم میگه حتما خانواده خود آدم خوب نمیشن خیلی خانواده هارو دیدم که با زن باباشون خیلی خوب و محترمانه رفتار میکنن اگه دلتون به خانواده مادرت گرم نیست واقعا ازشون مطمئن نیستید نزارید برگرده اونجا همون خونه ای که دارید رو بفروشید مامانتو بیار نزدیک خودت خونه بگیر بیخیال همه شید یا اینکه با خانواده همسرش زندگی کنه لعاقل اونها هواشو دارن

بازم هرچی صلاحتونه انشالله خدا براتون بیاره

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ...زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ...بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز