2752
2734

۴ تا بچه ایم و من سومی ام متولد ۷۳ و یه برادر کوچکتر از منم هست متولد ۷۵ . 

دوتای اخری همیشه اضافی محسوب میشدیم . 


دوتا اولی برادر  متولد ۶۵ و خواهر ۶۸ سوگولی بودن 

و بشدت حسود و خودخواه و موذی . بر عکس مادوتا که آروم بودیم اونا همش پرتوقع و پر ادا .


برادر بزرگترم ، که مادره پسردوست ام ، عاشقشه ، تا ۳۵ سالگی بیکار تو خونه خورد و خوابید و مادرم خرجشو میداد و بی عرضه و قلدر بار اومد . 


و برادر کوچکترم که محروم بود از همه چی از نوجوانی رفت سرکار و کارگری .


طبقه بالامونو پدر مادرم تکمیل کردن که دوتا اتاق بعد سالها به من و برادر کوچک برسه .


ولی برادر بزرگه که ۳۸ سالشه و از قضا مجرد هم هست ، حسادت و طمع کرده .


هی میخواد ما ازین خونه بریم تا بالارو تصاحب کنه . 


دیروز کمدساز اومد برای اتاق من ، مادرم برادر بزرگه را صدا زد اونم اومد مانع شد و گفت خودم یه طرح میدم و طرح دلخواه منو برای اتاقم رد کرد . و یه طرح بدرد نخور و جا رخت خوابی برای اتاقم در نظر داره . ولی من جا رخت خوابی نیاز ندارم و کمد و کشو نیاز دارم . 


تمام ۱۰ ساعت دیروز از ظهر تا ۱۱ شب مغز پدر و مادر و منو با داد و بیداد خورد و 

گفت اصلا خونه رو بفروشیم سهممو بگیرم . 

گفتم خونه از مامان و باباس ، بابا زندس تو ارث میخوای !؟ خجالت نمیکشی تا ۴۰ سالگی میخوری میخوابی و به اتاق خواهر برادرت که ازت ۱۰ سال کوچکترن حسادت میکنی ؟


گفت ازدواج کن برو ، گفتم تو بزرگتری تو باید بری نه من . 

گفت خونه ندارم نمیتونم ازدواج کنم ، منم گفتم مورد خوب نیومده منم ازدواج کنم و تا مجردیم هرکی اتاق خودشو توی این خونه داره . 

بشدت مثل کفتار دندون تیز کرده برای طبقه بالا و یا ارثی از خونه . 


خواهر بزرگترمم که ۳۶ سالشه و متاهله چون با دوستپسر سطح پایین و بی پول و طمعکارش ازدواج کرده ، و به زور پول اجاره خونه و زندگیشونو میدن و چشم شوهرش از اول دنبال این بود ببینه پدر و مادرم چه اپوال و ملکی دارن  ،اونم یه شری چنماه قبل سر طبقه بالا و اتاق من راه انداخت از حسادت . 


همشون دندون تیز کردن برای خونه ی پدر و مادرم . 


منم هنوز درآمد ندارم و دانشجوام . 

هنوز مجردم . 

دارم به چشمم روزای بدو میبینم ، دلم میخواد بی نیاز و مستقل باشم ، دنبال راه چاره و نجاتم . 


نه خبری از مورد ازدواجی خوب هست ، نه شغلی با درامد کافی دارم که برم مستقل زندگی کنم و خونه رهن و اجاره کنم . 


دعوا ها و بحث ها اعصاب به هم میریزه و استرس و اضطراب میده . پنیک اتک میگیرم نفسم بند میاد ، قلبم ضعیف یا نا منظم میزنه موقع شر و فتنه هایی که با حسادتشون به پا میکنن . 



به خودکشی ، به فرار از طریق پرستار بچه یا سالمند شدن ، به هر راهی فک میکنم . 


واقعا نمیدونم خدا و سرنوشت برای من چی میخواد و چی قراره بشه ..

نگرانم ...

پدر مادرم فوت کنن من آواره میشم با این خواهر و برادر بدجنس و بی عاطفه . 


ایام امتحانات دانشگاه هست . 


بی پولی و کم پولی و قسط های پدر و مادر و مشکلات دیگه هم هست .


نمیدونم چیکار کنم ؟؟!!

  

انشاالله مشکلاتت حل بشه

140۳/۳/۱ ❤️🙈💬 و در پایان ...دلم فریاد بود ، در نگاهم اشک ، در گلویم بغض اما بلند تر از همه میخندیدم!! 🥲 چشم خود بَستم که دیگر چشم مَستش نَنِگرَم.. ناگهان دِل داد زد ...دیوانه من میبینمش !👤ایلان ماسک و بیل گیتس با اون عظمت نتونستن ازدواجشون رو نجات بدن...در این جهان به جنیفر لوپز و جانی دپ و شکیرا هم خیانت شده...دکتر هلاکویی که ویدیو هاش قبله خیلیاست ؛ دو تا طلاق داره...دونالد ترامپ به عنوان یکی از قدرتمند ترین مردان جهان یه رابطه موفق نداشته تا حالا....میبینی؟! پول ، زیبایی ،اندام خوب ، دانش ، فرهنگ ، قدرت و....هیچکدوم تضمین کننده یه رابطه خوب نیستن!!! پس رها کن سرزنش رو ...اون که بخاد بمونه با همین وضعیت امروزت میمونه...فلذا دست به فرستنده خود نزنید مشکل از گیرنده است...🚶‍♀️🚬 اگر بخوام وضعیت و حالِ روحیِ الانم و توصیف کنم باید بگم: دریا طوفانی ؛ قایقم سوراخه ؛ پاروم شکسته ؛ خودمم خسته ام ؛ خیلی خستم ؛ خیلی خیلی خستم ؛ از کوسه هم میترسم ؛ اما ادامه میدم .. ☠️ 🥺🥰 ترجیح میدم بترسم ؛ بجنگم ؛ شکست بخورم تا که بترسم ؛ فرار کنم و بعد حسرت بخورم 😜🚶‍♀️از شکست نترسید ، از این بترسید که "سال آینده دقیقا همان جایی باشید که امروز هستید "🤌 دوام آوردن قوی ترمون نمیکنه گاهی قدرت در رها کردنه..🤙

بدبختی که ما داریم سر طبقه بالا شما هم دارید ما ۴ساله مشکلش حل نشد بین عموهام 

من موندم این ارث و طمع چیه کسیه ول کنش نیس

خدا کسیو محتاج نکنه

همه چیز رو برای خودت مهم نکن از بعضی چیزا فقد باید رد شد....!

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

بدبختی که ما داریم سر طبقه بالا شما هم دارید ما ۴ساله مشکلش حل نشد بین عموهام  من موندم این ار ...

کاش انقدر بی نیاز از پول بشیم که این روزارو نبینیم و دنبال ارث نباشیم

  
2731

حالا پدر مادر هستن اینجوریه خدا نکنه نباشن اونوقت چیکار میکنید من پدر و مادرم فوت شدن برادرام فروختن هیچی بهم نرسید همه رفت بدهی برادرم با وعده اینکه خودت خونه دار میشی چن سال مستاجر بودم دوساله ازدواج کردم دیگه کلا بیخیال همه چی شدم

چقدر بعضیا نمی‌دونم چرا اینجورین همشون چشم دارن به مال و اموال این و اون واقعا متاسفم خدا هیچ کس و محتاج و ارث و میراث نکنه درسته حق و حقوق اما در شرطی که خدایی نکرده پدر مادر فوت شده باشن نه اینکه زنده زنده بخوان ادعای ارث و میراث کنند بنظرم واقعا برادرت یه آدم خیلی ببخشید بی عرضه هست کسی که تا این سال نتونسته خودشو جمع و جور کنه معلومه چشش به دنبال ارث و میراث میشه دیگه تو زیادت خودتو اذیت نکن سعی کن به بابات بگی با داداشت حرف بزنه اون دامادتونم خیلی غلط بکنه بخواد از این غلطا بکنه من خودم پدرم فوت شده اما داداشم بخواد در باره این چیزا جلوس مامانم حرف بزنه خودش می‌دونه جوابش و چجوری میدم 

آی چیخدی پشمان پشمان گون اولدو اونا دوشمان اوریمده سوز واریدی نه آنام بیلدی نه آتام،🥺🖤
کاش انقدر بی نیاز از پول بشیم که این روزارو نبینیم و دنبال ارث نباشیم

بخدا ما دنبالش نبودیم چقدرم اذیتمون کردن هنوزم هیچی مشخص نیس فقد بابام پیر کردن

همه چیز رو برای خودت مهم نکن از بعضی چیزا فقد باید رد شد....!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز