دیشب داشتیم بهم پیام میدادیم چندبار بهش زنگ زدم ساعت هشت گفت فلان جام کار دارم ساعت ده شد نیومد یازده زنگ زدم گفت دارم میام اخرسر ساعت دوازده شب پیام داد نمیام خونه گوشیشم خاموش کرد درحالی ک هیچ بحثی نداشتیم باهم
بهش چندتا پیام دادم ده دقیقه بعدش دوباره گوشیش روشن کرد تیک خورد ولی جواب نداد
منم دروقفل کردم تا الان نیومده خونه امشبم اومد میخوام بهش بگم برگرده همونجایی ک تا الان بوده
خیلی مشکوک میزنه من باشم تا نفهمم کجا بوده ولش نمیکنم
شوهر منم دیشب تهدیدم کرد نمیام خونه منم گفتم نیا ولی اومد پرو جای خوابشم از من جدا کرده
خو بنظرتون کجا بود ؟ بنظرم با خوبی پیش بری بهتره تا همین اول شمسیر رو از رو ببندی . بهتره قشنگ صحبت کنید و براش توضیح بدید و بعد تهدید کنید اگر تکرار کرد چی میشه
ببخشید حس میکنم همسرتون داره ی کارایی میکنه
اگ بخاطرچاقی ذاره ازت فرار میکنه بنظرم رابطتتون گرم کن باهاش
بگو اصلا دوس ندارم هیکلم مث زنا باشه دوس دارم مث قبل اندامم دخترونه باشه( ن بخاطراین ک اون بدش میاد فقط بخاطراین ک بگی خودتم دوس نداری سنت بالا دیده بشه مردا اینطور خانومارو بیشتز دوس دارن)بگو ی روز بریم دکتر تغذیه ک ن بچم ضعیف بشه ن من اسیب ببینم
خلاصه خاهر گرگ باش تواین زمونه ای ک همه گرگن
از همشون بدم میاد همیشه یه برنامه ای دارن گند بزنن به همه زندگی
اونم لج کرده . خب حالا که لج کرده و نیومده خواسته بفهمونه که داد زدن و دعوا شما اثری نداره که اینکارشون باز باعث میشه تنش بیشتر بشه. قبل اینی که اینجوری بشه بهتر نبود میپرسیدین کجایی بیا خونه پیشم تنهام و منتظرتم. حالا هم که نیومده اومد بهش بگو شدیداً ناراحتی و نباید این اتفاق دوباره بیفته البته دعوا خیر
اره اومد خونه باهاش حرف زدم بخاطر همین داد زدنه بود گفت تو خیلی عصبی بودی گفتم بیام خونه که چی بشه دعوا کنیم بعد تا ساعت یک ودوشب توخیابونا بوده شبم میره محل کارش تو کارگاه میخوابه
گفتم خب باهام صحبت میکردی میدیدی مشکل چی بوده گفت اصلا میترسیدم باهات حرف بزنم☹من خیلی بدم دهنم خیلی ول شده اصلا تودعوا کنترل ندارم رو رفتارم
