داشتم میخوندم شاید نزدیک 1 ساعت بود اصلا حواسم نبود
بلند شدم برم چای بخورم یهو نگام افتاد به پنجره دیدم مرده (ساختمون روبرویی) چشاش تو اتاقمه. پرده اتاقم خرابه از یه جایی به بعد نمی پوشون با اینکه مانع گذاشتم دید نداشته باشه اما یکم دید داره
از این تعجب کردم چه زل زل هم نگاه میکرد کثافت
زن و بچه هم داره
خیلی ناراحت شدم