رابطه شمس و مولانا

شما ببینید الان همه چی رو به  مسخره گرفتن بجز مولانا، حضرت مریم و پیامبران رو به سخره گرفتن یه جورایی انگاراخرالزمانه

دقیقاااا

 اصلا این هایی که این خزعبلات رو به ایشون نسبت میدن من مطمئنم حتی یک بار یک بار هم آثار ایشون رو به طور کامل مطالعه نکردن

هر اثر ایشون دارن شخصیت بزرگ و عارف و والای ایشون رو فریاد میکشن

اصلا این حرفا برای اسطوره شعر و ادب و عرفان مضحک

شمس تبریزی و مولانا در مسیر عرفان با هم آشنا شدن

و مولانا چیزهای زیادی از شمس یاد گرفت..

ولی افرادی حسادت کردن بهشون و افرادی سو برداشت کردن از این رابطه..

در پی همین مسائل شمس فرار کرد از قونیه و دیگه کسی ازش اثری نیافت...

در مورد تحقیق هم کتابهاشونو تهیه کنید

زندگینامه ها رو..

وقتی نمیفمی ریپ نزن با همسطح خودت بحث کن 🤚🏼

شعرای مولانا پراز رمز و راز و  درس و عرفانه که خوندنش میتونه توی مشکلات بهمون آرامش بده یکی از داستاناشو خیلی دوست دارم همونی که مردی دوس داشت زبان حیوانات رو یاد بگیره

نه اون چیزی که شما فکر میکنید 

عشق فقط بین پسر و دختر نیست 

عشق بین مادر و فرزند هست عشق بین فرزند مادر هست 

عشق به خدا هست 

عشق به استادم یعنی همون احترام و ارادت

تشکر، فکر مبکنم یجیزایی توی راهنمایی و دبیرستان راجبش گفتن بهمون. 

اهان.. خیلی علاقه ای ندارم به اینجور چیزا فقط همینجوری کنجکاو شدم گفتم شاید مطلبی چیزی کوتاه باشه راجبش... 

هرکسی عقیده ی خودشو داره

ی عده میگن فقط استاد و شاگرد بودن و ی عده هم عقیده دارن که حس بینشون حس عاشق و معشوق بوده

من شنیدم همجنسگرا بودن

چالش برانگیز ترین مسئله در تاریخ ادبیات ایران

هم موافق داذه هم مخالف 

   اصلا اینطور نبوده، 

شمس تقریبا پیرمرد بوده، 

عشق مرید و مرادی بوده

باز هم نمیشه به کسی چیزیو تحمیل کرد

چون خیلی ها معتقدن عشق جنسیت نمیشناسه و خب نسبت به عقیدشون چیزیو برداشت میکنن

ماهم اون زمان نبودیم و با چشم خودمون ندیدیم که حسشون بهم دیگه واقعا چجور حسی بوده پس نمیتونیم بگیم کدوم عقیده دربارشون درسته و کدوم غلط

شمس برای مولانا جلوه ای از وجود خدا بوده...

هر کس با توجه به نوع نگاه و درکش تفصیری از رابطشون داره