چرا مامانا اینجوری شدن تحمل هم نوع خودشونم ندارن
البته مامان من بخاطر مرص قرصای خواب و افسردگی مدام میخابه و کارای خونه میمونه و اصلا به تمیزی و نظافت و بهداشت نمیرسه
خیلی دلم پره و کنار اومدم ناچارن
از شوهرم شانس نیاوردم که حداقل تو خونه اون ارامش داشته باشم، کثافت منو ول کرد رفت پیش ننش موند منم ناچارن اون زندگی مسخره رو ول کردم اومدم خونه بابام، به جرئت میتونم بگم بدترین روزای عمرمو دارم میگذرونم نه راه پس دارم نه پیش 😔😔😔