پسری که سن براش مهمه ولی خب میگه مطلق نیس اما بخاطر بچه دار شدن اینا ،بگه چندسال کوچیکتر باشه و .ازطرفی گف من اگه چیزیو صد در صد بخوام باوجود نارضایتی خانواده کل دنیا نمیتونه جلوم وایسته ولی مساله اینجاس که میگه چون خودم سنم زیاده ازمن بزرگتر باز دیگه خیلی زیاده .۳۴ اونه من ۳۶ .میگه اگه ۲۸ ۲۹ بودم تو ۳۰ ۳۱ مشکلی نبود بحث دوسال بزرگتری کوچیکتری نیس میگه تا سر زندگیمون بریم میشه دوسال و کی بچه اول و دوم و سوم بخواییم بیاریم سن بالاتر بره سخته .حالا میگم چیا باعث میشه ایشون سن براش معیار هس از لین ملاک چشم پوشی کنه و تورو هم دوس داشته باشه البته ولی واس سن تردید داره
خب منطقیه
دوستت نداره بهونه ش
خب اگه قصدش ازدواج نیس وقتتون رو تلف نکنید برای همدیگه
سن یکی از چیزاییه ک هیچ راهی نداره تغییرش بدی
چه جوری بگه تو رو نمیخواد؟
خودتو دوس داشته باش لطفا و از زندگیت بیرونش کن
گشته فقط همین بهونه رو پیدا کرده، نمیخوادت.
وگرنه اگر کسی، کسی رو بخواد کلا قید بچه رو هم میزد حتی، نه به سه تا بچه فکر کنه
حرفش کاملا منطقیه ولی ازش بدم اومد که الکی وانمود میکنه دوستت داره که نمیزاره چشمت باز بشه و از این سیکل غلط دربیای. میخواد تو رو از خودش متنفر نکنه و تو همچنان دوسش داشته باشی و متوجه نشی با احساست چکار کرده و در اصل اون عمر تو رو تلف کرده
همیشه تا وارد تاپیکهات میشم، فوری میشناسمت، حالا بخاطر اون ۶۶ یا حسی نمیدونم والله.
دختر چقدر ذهنت درگیر ازدواج، به هر کسی اجازه میدی با احساساتت بازی کنه.
معلومه سرکارت گذاشته ، الانم دست رو چیزی گذاشته که نتونی، اصلاحش کنه.
ولش کن، بچسب به کار و زندگیت، هر وقت قسمتت باشه خداوند زوج تو رو هم میفرسته
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
