من چند ساله مستاجرم خونه ندارم برادرم مجرد پدر و مادرم دو سال پیش براش خونه خریدن...جای خوب شهر...برادرم دیشب گفت پدر و مادر بهت کمک میکنن جای پایین شهر خونه بخرین اون جای که داداشم گفت جای پرته ....البته من خودم شاغلم پس اندازی دارم نه اندازه خونه...یه لحظه دهن پرید گفتم داداش میخوای من برم خونه تو بیای جای پایین پرت شهر...حالا انقدر داداشم ناراحت شد واکنش نشون داد .که اقا به پدر و مادرم کمک میکنم تو شوهرت و چی...تو حسودی بخیلی من اصلا فکر نمکردم از این اخلاقا داشته باشی حالا هم پدر و مادرم از حرف ناراحت شدن هم داداشم ...الان همه رفتن سرکار البته داداشم برمیگرده میاد خونه که منو برسونه خونم ...خونم شهر دیگه س...مامانت گفت داداش میاد تو را میبره خونت....به نظرتون خودم برم خونم ....میترسم فکر کنم ناراحت شدم قهر کردم
نه صبر کن برسونتت. بین راه هم کدورت ها رفع میشه.
عزیزم شما نباید اون حرفو میگفتی داداشت راس گفته دیگه همسرت کی به پدرو مادرت کمک کرده که انتظار داره بهت خونه بهترشو بدن الانم اگه خودت بری فک میکنن ناراحت شدی تازه اونا باید ناراحت بشن نه تو
عزیزم اگر شهر دیگه ای زندگی می کنید خونه را قبول کنید اجاره بدین وام بگیرید بعد از چند وقت بفروشید و جای دیگه بخرید
پدر من به داداشام خونه داد. منو خواهرمو چ س هم نداد. ما چه بگیم؟
ممنون فدات شم. منم اطراف تهرانم.ماشین و طلا و‌‌‌همه چی رو فروختیم یه خونه کوچیک گرفتیم. شکر خدا بد نیست،قدیمی سازه،ولی قابل قبوله. انشاا...شما هم بزودی صاحب خونه میشید عزیزم.
تکنیک حباب صورتی رو سرچ کن انجام بده.جذب انرژی مثبت هست. من راستش اینکارو انجام دادم،با تصور سازی و انرژی مثبت از خدا خواستم یه اشپزخونه پنجره دار و بزرگ نصیبم کنه. فقط حواسم نبودد به این مورد دقت کنم که قدیمی ساز نباشه😃🤣
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
