ویکتور هوگو در یکی از کتاب های خود میگوید :(مرا برای دزدیدن تکه نانی به زندان انداختند و پانزده سال در آنجا نان مجانی خوردم!!این دیگر چه دنیایی است ؟) ((((درضمن این کاربری دست دو نفره لطفا اگه چیز بدی گفتن مراعات حال منو کنید و بخاطر من ببخشید )))ممنون
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اما یکی از کاربران گفت که شما مارو به سخره گرفتی ...
عصبی شدم
ویکتور هوگو در یکی از کتاب های خود میگوید :(مرا برای دزدیدن تکه نانی به زندان انداختند و پانزده سال در آنجا نان مجانی خوردم!!این دیگر چه دنیایی است ؟) ((((درضمن این کاربری دست دو نفره لطفا اگه چیز بدی گفتن مراعات حال منو کنید و بخاطر من ببخشید )))ممنون
خدا خیرت بده ، روی سرم رو خوندم. نوشته ممکنه باعث آمبولی بشه. تو اینترنت زدم نوشته : آمبولی به معن ...
هوا وارد بدن شدن
مساوی مرگه
ویکتور هوگو در یکی از کتاب های خود میگوید :(مرا برای دزدیدن تکه نانی به زندان انداختند و پانزده سال در آنجا نان مجانی خوردم!!این دیگر چه دنیایی است ؟) ((((درضمن این کاربری دست دو نفره لطفا اگه چیز بدی گفتن مراعات حال منو کنید و بخاطر من ببخشید )))ممنون
من روانشناس نیستم پس جواب اشخاص ناراحت و عصبانی و بی ادب رو نمیدم که حالشون بدتر نشه / جنسیت ، اسم ، محل تولد ، سکونت ، نژاد ، قوم ، دین ، مذهب ، گذشته ، حال ، اینده ، رنگ پوست ، چشم ، قد ، وزن ، زبان ، سن ، سواد اصلا مهم نیستن / انسانیت ، امانت داری ، ادب و اداب خیلی مهم هستن / اکثرا رو دوست داشته باش و به عده کمی عشق بورز و به هیچ کس اعتماد و خیانت نکن / با ادبها و بی ادبها خیلی مهمن چون اداب زیستن رو به انسانها یاد میدن / پیشاپیش از همه عزیزان و سروران تشکر و عذر خواهی میکنم / اگه جواب کسی رو ندادم حمل بر بی ادبی نشه یعنی تعلیق شدم یا به سرای باقی شتافتم