من خاطره خوبی ندارم حضرت ازم ناراحت شدن میخواستم دیگه عینک نزنم بین نماز مغرب و عشا چل روز اون ذکر رو چهل بار سر یک ساعت مشخص خوندم چهلمین روز حضرت اومدن بهم گفتن تو که میبینی یه سنگ ریزه انداختن تو چشمم سه روز چشمم اشک میومد البته الان عمل کردم دیگه عینک ندارم
زیر بارون نشستم برات دعا میکنم گلم
کدوم ذکر رو گفتین؟
اقا ابالفضل ع رو به کی قسم دادین؟
عزیزم اینکه تو ایام توسل به اقا ابالفضل ع خواب حضرت رو دیدین که از مصایبشون براتون گفتن این به این دلیل نیست که ازتون ناراحت شدن اصلا و ابدا...
این بخاطر دوستی و محبت شماست که اینطور تو خواب دیدین. به قول خودمونی انگار حضرت عباس ع باهاتون درد و دل کردن و مطمئن باشین اینکه الان عینک نمیزنین عنایت اقا ابالفضل ع بوده
سلام ذکر رو دقیق یادم نیست . توکتاب گنج های معنوی توسل به حضرت عباس بود منبع اش هم گوهر شب چراغ بود . در ضمن توخواب ندیدم حضورشونو حس کردم اومدنشون سمت من رو حس کردم صحبت کردنشونو حس کردم .نه با چشم نه با گوش نمیدونم چه طور بگم ولی 10سال بعد رفتم کربلا و همون موقع ها بود رفتم دکتر چشمم لیزیک کردم ....... چند سال بعد یه اتفاقی برام افتاد هیچ راه حلی نداشتم کتاب گنج های معنوی را از خواهرم گرفتم دوباره اون ختم انجام دادم و....... یه جور دیگه بهم عنایت کردن .......... ولی در کل خجالت میکشم با حضرت روبرو بشم ............... نمیدونم چرا یادم رفته ذکر رو
سلام رفتم دانلود کردم پیداش کردم
(167)ختم مجرب به حضرت ابوالفضل علیه السلامدر گوھر شب چراغ آورده است كه میان نماز مغرب و عشاء دو ركعت نماز حاجت بجاى آورد در يك وقت و يك ساعت تا چھل و يك شب و شب آخر ا به گرو نگاه دارد تا وقتى حاجت روا گردد و بعد از آن بخواند و ختم نمايد.
يا من يجیب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء. يا رب يا رب يا رب يا عباس بن على بن ابیطالب علیه السلام الامان الامان ادركنى ادركنى ادركنى.
آن قدر كلمه الامان و ادركنى را تكرار نمايد كه نفس قطع شود ان شاء اللّه به مقصود نايل گردد.
چهل شب پشت هم و سر یه زمان گوشیمو زنگ میزاشتم حتی نگاه میکردم اذان مغرب تو این چهل شب چه زمانیه بعد سر ساعت میگفتم بین نماز مغرب و عشا چهلمی رو گرو نگه دار وقتی حاجت گرفتی بخون البته من خود چهل و یکمین روز حاجت گرفتم
ب منم بگین
