۴ شنبه دیدمش اخرین بار . موقع خدافظی هم گونه اش رو درحد نوک زدن بوس کردم. شنبه پیام داد گفت دلم برات تنگ شده. منم گفتم منم ولی ته دلم بهش خندیدم گفتم مسخره لوس. بقیه روزا هم تا همین دیشب هم زنگ زد هم پیام داد گفت دلم برات تنگ شده و همش دارم گریه میکنم. از همه بدتر اینکه دیروز دایرکت داده بوده که بیا بریم بیرون ببینمت ولی من اینستامو پاک کرده بودم ندیدم. دختره احمق وقت گیر اوردی واسه پاک کردنش؟
دلم میخواد خیلی گریه کنم
مال همنیستیم. سعی میکنیم نشون هم ندیم چقدر عاشق همیم ولی نمیشه انگار. دوست معمولیم و دیر و زود این دوستی هم خراب میشه بخاطر این حس کوفتی ممنوعه