مامانم امروز بهم گفت کل فامیل خواستگارشن تو از اون سه سال عقبی لباساتو مثلا جمع نمی کنی اون باسلیقست و من گفتم باهام حرف نزن و فک کن من اصلا نیستم و من نمی خوام شوهر کنمو اینا ولی مامانم داره نابودم می کنه با این حرفا از هر لحاظی الان تو موقعیتی نیستم که اونجوری که اون می خواد بشم باسلیقه و اینا الان فقط با این حرفا نابود میشم میشه تو آینده اگه می خواید بچتون یه کاری کنه با سرکوفت زدن ازش نخواید ؟
شانس داره بابا
ربطی به جمع کردن لباس اینا نداره
مامان منم همینه
همیشه که دعوامون میشد همش می‌گفت بزرگ شی فامیل که اسمتو بر نمیداره مگه اینکه غریبه بگیرتت💔💔
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
دوستان یه نیم نگاه و لایک شما خیلی به من کمک میکنه
من تازه پیج عکاسی زدم
میشه پست هام رو لایک کنید ازتون خواهش میکنم
لطف میکنید واقعا
من تو سن باالا شروع کردم کارمو به حمایتتون نیاز دارم
همیشه اینجا وقتی کسی التماس دعا داره کلی لایکش میکنن🥲
کاشششش اینطوری بشه برا من هم🥲🙏
این پیجمه توی اینستگرام
@saqaran_photo
عکس خودم روی ایدیم هست کلاه و تیشرتم مشکین
کلا ۵ تا عکس فعلا دارم
مامانا اکثرا همینن
حق داری عزیزم امیدوارم هممون بتونیم مادرای خوبی باشیم
کاری به خواستگار و سلیقه و این حرفا ندارم
ولی مامانت گناه داره ، لاقل وسیله شخصی ها و لباساتو خودت مرتب کنن ، مامانا گناه نکردن که مادر شدن
اونا هم آدمن ، نیاز به استراحت دارن
من بدتر مامانتم زندایم بدتر من و مامانت بوووود فقط بیا بزو آینده و مال اموال بجه های دایی من ببین ازدواجم نکردن ربطی ب سرزنش و سرکوفت نداره.....
بیخیال مادره دیگه خب چرا شلخته ای کاراتو خودت بکن ک گیر نده اتفاقا این گیر دادنا خوبه اینده چه شوهر کنی چ مستقل شی از عهده خودت بر میایی فامیله ما تا دخترش کم سنتر بود اصلا کار بهش نمیداد الان شوهر کرده تو خونش از بوی گند و کثیفی نمیتونی بشینی
بنظرم نسل ما خیلی گناه داره چون از لحاظ فرهنگی انگار خانواده هاشدن اصحاب کهف و بچه ها شدن مردم شهر که هیچ سنخیتی باهم ندارن براهمین جز اعصاب داغون چیزی برا بچه ها نمیذارن
می دونی ته این رفتارا قراره چی بشه فردا اینکه عروسی کردم با مامانم قطع ارتباط میکنم و سالی یه بارم نمیام خونش می دونی چن وقته به صورتش نگاه نمی کنم می ددنی ازش فراریم نمی دونی اینکه بچه های بقیه با روحین شادن و چیزی که مامان من ازم ساخته غم و غصس فقط اینکه کافی نیستم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
42 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز
