از الان باید بفهمی بعضیا درک انسانیت ندارن یا مشکلاتی دارن که نمیتونن بهت بگن و این شامل همه میشه خواهر دوست همسایه خونواده شوهر ایندت و .....
باید یاد بگیری همخونه و خوابگاهی زندگی کردن رو چون نمیتونی همه رو عوض کنی و گاها وسط زندگیتن
موقعیت خوبیه که یاد بگیری برای خودت زندگی کنی و اجازه ندی برنامه و اعصاب و سیستمت دست کسی بیافته
من خودم میرم سر کار بچه هام پیش مامانمن
دو تا خواهرم تو خونه دارم
مامانم قشنگ بهم میگه وقتی از سر کار میای یه غذایی چیزی بخور و بعدش جم کن برو خونتون😅
منم الان دیگه خودم رعایت میکنم،تایمایی که خونه ام فوری بچه هامو جم میکنم میرم خونه خودم
اونا هم ارامش میخوان خب
شانس توهه این خواهر سو استفاده گر مادرت رو تا می تونه می دوشه و فرسوده می کنه نوبت تو که شد در آینده ای نزدیک و شوهر کردی مادرت دیگه نایی براش نمونده چون تمام جونشو گذاشته برای این و بچه ها و شوهرش !ببین کی بهت گفتم !! ازت معلومه بدشانسی چون کوچکتری ! بعدها همین خانومه زرنگ این روزا رو کلن انکار می کنه و نوبت تو که شد و مشکلاتت برات هزاربار از غریبه ها بدتر و بی رحم تر میشه اون موقع اشه که خیلی درد داره حالا هیچ چی نیست ....
چقدر بی ادب
بهش می گفتی الان خونه اصلیت خونه شوهرته ولی من خونه اصلیم اینجاست کسی که باید بره تویی
به مادرت بگو بهشون بگه برن
واقعا نمی دونم چرا بعضی بچه ها وقتی ازدواج می کنن باقی اعضای خونه رو راحت نمی ذارن،میرن با یکی دیگه و تعدادی بچه بر می گردن
انقدر بی مسئولیت و آویزون بودید چرا ازدواج کردید
حتما بزاد هم بچه اش قراره سر شما باشه
از همین الان بگو مامان بابات دکش کنن تو سرش هم بکنن باید خودش زندگیش و بچش رو جمع کنه وگرنه بعدا بچه اش سر شما پلاسه
مگه مامان جونش بچه دار شده که میگه من بزرگش نمی کنم
عجب خواهر یواستفاده گر و رندی داری و البته عجب مادر مظلوم و ساده ای
امان از این مظلوم بودن بعضی ها و سواستفاده گری بقیه
البته تا مظلوم نباشه ظالمی نیست بیشتر تقصیر مادرته
چرا برخوردی نمیکنه باهاش
والا من بودم بیرونش می کردم
اینا احتمالا پولشون تموم شده لنگر و کنگر و انداختن اونجا تا ۹ ماهکی چه خبره مامان من بود بیرونش میکرد😆😆🤣
موضوع فقط پر رویی دامادتون و خواهرتون نیست
مادر شما مظلوم و یرویس بده است خوب کی از خدمات مفت بدش میاد خدمات میدید اونام استفاده می کنن
اگر وقتی دعواشون میشد زنگ میزد به مادرت مادر شما بهش می گفت مگه بچه ای زنگ میزنی چقولی کردن برو مشکلت رو با زنت دوتایی حل کنید انقدر بچه بودی که زنگ بزنی شکایت زنت رو به مامانش بکنی چرا زن گرفتی و دیگه جوابش رو نمی داد الان اینطوری سرتون پلاس نبود
بله وقتی مادرت میپخته واسشون می فرستاده خواهرت با خودش میگه بذار برم اونجا تلپ بشم که بکشه تو بشقاب جلومون هم بذاره و برداره و یه ظرف هم نشورم
والا کی از آشپز و کلفت و خدماتی مجانی بدش میاد
همه اینا تقصیر مامانت
چه معنی داره هی غذا بپزی بفرستی براشون
دختری که یه غذا نمی تونه بپزه چرا شوهر کرد پس
بهترین کار رو مامان تو می کرد
نه عزیزم پولشون هم تموم نشده خوب هم دارن
خدمات مفت هست خوب سواستفاده می کنن
کی از آشپز و خدمه مفت بدش میاد از الانم داره اینطوری عادتشون میده که زائید هم بچه رو تحویل مامان اسی و اسی بده و خودش بره پی خوش گذرونی
همه اینا تقصیر مادر اسی
فقط هم مادر اسی می تونه این داستان ها رو تموم کنه
بهش بگو کلید خونتو بده تو که نمیری حداقل من برم خونتون اونجا ارامش داشته باشم:/
