با یکی دوست شدم واقعن همو دوست داریم خب
قصدش ازدواجه
پسر نماز خونیه
به مامانم گفتم به اسرار مامانم شمارمو سوزوندم ولی نتونستم بدونش ادامه بدم تو یه برنامه ای از شماره قبلیم بهش پیام دادم و یه شماره جدید گرفتم و و بهش دادم
نمیدونم چرا مامانم درکم نمیکنه
پسر خیلی خوبیه و قصدش جدیه
منو به مامانش گفته ولی مامانش راضی نیست و داره رو مخ مامانش کار میکنه تا راضی شه
فقط نگید چن سالته و بشین درس بخون ول کنید بابا سن و سال مهم نیستش
ازدواج شما چطور بوده
با ازدواج با دوست موافق هستین