طرف نوشته کار از ساعت نه تا ۳ بعد از ظهر هشت تومن
رفتم حالا گفته نفری چهار تومن
حالا ک کار رو بهش یاد دادم گفت نمیخاد بیاید دیگه سر کار
ی دختر دیگه هم قبل ما اونجا بود تا ما اومدیم اونو بیرون انداخت فهمیدم ک خیلی بی صفته چون اون خیلیییی بهش کمک میکرد ولی انداختنش بیرون کارش افتاد رو دوش منو ی دختر دیگه میخاست حقوق بهش نده
بعدم تا ساعت پنج و شیش ما رو نگه میداره
قرار داد هم ننوشت هر چی بهش گفتیم گفت من بلد نیستم شوهرم بلده و اینا دو هفته ما رو کشید رو زمین مفتی براش کار کردیم حداقل من براش ده تومن خالص کار کردم به نفعش دلش رفت تو جیب اون حالا ک قلق رو یاد گرفته گفت نیاید