2733
2734


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اخی عزیزدلم بیا بغلم

😍😢😍

بی مادر بزرگ شدم ولی قوی شدم و مستقل😥خوشحالم که دختر ندارم که روزهایی که من کشیدمو اون‌نکشه... پسر خوبه 😊 مثل باباش بشه غم نداره تو دنیا بی خیال و دلخوش. 😊من حتی وقتی نظر مخالف میدم از رو دلسوزی و خواهرانه است پس از دستم ناراحت نشین شماها خواهرای مجازی منید
2731
وااای نگران شدم من طوری میکنم هرشب بشه ینی این با هرشبم کافی نیست براش😑

نه ببین نگران بیخودی نشو

اتفاقا یاد یه چی افتادم 

یه دوستی داشتم که شوهرش زیاد سمتش نمیومد هم مذهبی بود هم واقعا اهل خیانت هم نبود ،دلیلشم این بود که رابطه ی زیاد بدنمو ضعیف میکنه و سیستم ایمنیم میاد پایین و از این حرف ها 

و راستم میگفت دلیلش همین بود

*‌داستان واقعی و عبرت آموز از یک روانپزشک 💕✨*



♥️✨زنی نزد روانپزشک رفت و گفت که همسرش نسبت به او و فرزندانش بیتفاوت شده و میترسد که نکند مرد زندگیش دل به کسی دیگر سپرده باشد.

دکتر پرسید:آیا مرد نگران سلامتی او و بچه هایش هست و برایشان غذا و مسکن و امکانات رفاهی را فراهم می کند؟

زن گفت:آری سنگ تمام میگذارد و کوتاهی نمیکند!

دکتر گفت: پس نگران نباش و باخیال راحت به زندگی خودادامه بده.


♥️✨دوماه بعد دوباره زن نزد دکتر آمد و گفت: به مرد زندگیش مشکوک شده. او بعضی شبها به منزل نمیاید و با ارباب جدیدش که زنی پولدارو بیوه است صمیمی شده است و او میترسد مردش را از دست بدهد.

دکتر از زن خواست تا بیخبر به همراه بچه ها به منزل پدر برود و واکنش همسرش را نزد او گزارش دهد.

روزبعد زن به دکتر گفت شوهرش وقتی خسته از سر کار آمده و کسی را در منزل ندیده هراسان و مضطرب همه جارا زیرپا گذاشته تا زن و بچه اش را پیدا کند و کلی هم دعوا کرده که چرا بیخبر منزل را ترک کرده اند.



♥️✨دکتر تبسمی کرد و گفت: نگران نباش! مرد تو مال توست. آزارش مده و بگذار به کارش برسد. او مادامی که نگران شماست،به شما تعلق دارد.

شش ماه بعد زن گریان نزد دکتر آمد و گفت: کاش پیش شما نمیامدم و همان روز جلوی شوهرم را میگرفتم.

او یک هفته پیش به خانه ارباب جدیدش یعنی همان زن پولدار و بیوه رفته و دیگر نزد ما نیامده و این نشانه آن است که دیگر زن و زندگی را ترک کرده است و قصد زندگی با زن پولدار را دارد! زن به شدت می گریست و از بی وفایی شوهرش زمین و زمان را دشنام میداد. دکتر دستی به صورتش کشیدو خطاب به زن گفت: هر چه زودتر مردان فامیل را صدا بزن و بی مقدمه به منزل ارباب پولدار بروید.حتماً بلایی سر شوهرت آمده است.


♥️✨زن همه را خبرکرد و همگی به اتفاق دکتر به منزل ارباب پولدار رفتند.

ابتدا زن پولدار از شوهر زن اظهار بی اطلاعی کرد.اما وقتی سماجت دکتر در وارسی منزل را دید تسلیم شد. سرانجام شوهر زن را درچاهی در داخل باغ ارباب پیدا کردند. 

اورا در حالی که بسیار ضعیف و درمانده شده بود از چاه بیرون کشیدند.

مرد تا از چاه بیرون آمد به مردان اطراف گفت که سریعاً به همسر و فرزندانش خبر سلامتی او را بدهند که نگران نباشند.


 ♥️✨دکتر لبخندی زد و گفت: این مرد هنوز نگران است. پس هنوز قابل اعتماد است و باید حرفش را باور کرد.

بعداً مشخص شد که زن بیوه ارباب هر چه تلاش کرده تا مرد را فریب دهد موفق نشده و بخاطر وفاداری مرد اورا درون چاه زندانی کرده بود.

یک سال بعد زن هدیه ای برای دکتر آورد.

دکتر پرسید:شوهرت چطور است؟

زن با تبسم گفت: هنوز نگران من و فرزندانم است. بنابراین دیگر نگران از دست دادنش نیستم .


*خانمها وآقایان بهمدیگر اعتماد کنید☺️🤍*



دست درد نکنه

عزیزم شاید واسه خودش سرچ نکرده.

مثلا یکی از اقوام ما که بیش فعالی جنسی داره و همش دنبال صیغه و این چیزاست و کلا مریضه. من واسه اون دنبال درمان بودم سرچ میکردم.

معرفی کتاب: دزیره، بازمانده، صد سال تنهایی، ناطور دشت، دروغگویی روی مبل، مغازه خودکشی، سگ ولگرد، دارالمجانین، بوف کور، تادیب، زن زیادی، سه قطره خون، بازگشت، دنیای ناتمام، چهل و یکم، من پیش از تو، چشمهایش، آسو، بیکران تنهایی، وقتی نیچه گریست، شازده کوچولو، مسخ، مدیر مدرسه، زنده به گور، بنجامین باتن، مکالمه با یک گاو پرست، بادبادک باز، هزارخورشیدتابان، قلعه حیوانات، دختری که رهایش کردی، ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد، جنایت و مکافات، کیمیاگر ...🌹🌷🌺
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز