دخترش ک ۲۰سالشه از اتاق نیومد بیرون حتی برادرشوهرم از جاریم پرسید رفته بیرون جاریم گفت نه منو جایی میبینه سلام نمیکنه بهم از اول ک اومدم تو این خانواده چند روز پیش جشن تولد بودیم خاهرشوهرم اصرار کرد گ بیا ما همه اینحا نشستیم توام بیا اینحا بشین فقط کنار اون جا خالی بود گفتم ببخشید ابجی اصرار کرد بیام اینحا بشینم جواب نداد و رفت یکم جلوتر پشتشو کرد ب من نشست چرا نمیتونم فراموش کنم این رفتارارو از روزی ک از تولد اومدم هی با خودم میگم چرا منو اونجوری بی حرمت کرد خدا ازش نگذره