پوپک نوریشاد

من ی زن ۴۰سالم ک گه خوردم ۳۳سالگی با ی پیر پسر ک ظاهرش با ظاهر من خیلی فرق داشت بیسواد با حرکات و استایل خیلی چندش اور ازدواج کردم ک گذشتش یا تو خیابونا خونه زنا یا سوله ها بود برای این کمبودا کل خاطرات مجردی منو تغییر داد قسمتای بدشو ولوم داد و با نصب دوربین و شنود اول منو و بعد ده سال بچه هاشو مضحکه کرد و فقط حرفای جنسی از زندگی تو ۴دیواری ما ساخت و خودش با هدایت و حمایت خواهر برادرتو خونه پیرزنا ب طرز کثیفو وحشتناکی ارتباط جنسی میگرفت ک ی دوسدخترشو ک اسم بردم براش دختر میاورد عین خواهرش و باهاش رابطه میگرفت میگفت چتر بازه کلاشه خانوم رییسه یهو میگفت اون پیره خواهرمه هر کسی درین بین هر شغلی بما ب چشم بد نگا میکرد خوشش میومد میگفت ادمن دیگه و حتی کساییو میفرستاد میگفت من نمیرم پیشش پول نمیدم باهاش ارتباط بگیرید و با عنوان کردن همه این جرما هیچکس قانونی تو خانواده اشنا ب ما کمک نکرد این جانور تو زندگی مشترک زبان صحبتش خشونت فیزیکی ولاتی دستور دادن بود و کلی ضرر مالی با همین ترفندا زد و روح منو کشت من از هر کسی ک کاری از دستش بر میاد حمایت میخوام برا کثافتکاریاش مدرک برای اثبات دارم