اصلا انگار بعد سه سال عقد هنوز تکلیفمون با خودمون و زندگیمون مشخص نیست....
کلا زیاد ب اختلاف خوردیم
کم سن و سال و خام بودیم جفتمون
شوهرم قبلا دست ب زن داشت و در حد چت خیانت کرد🤦🏻♀️
هنوزم عصبی هست.....ولی خب نمیزنه....🙄
بعد ولی انگار هنوزم تو اختلافیم
مثلا سر ی سری چیزا بحث بود من تصمیم گرفتم دیگ بحث نکنم سر اونا ...
( چادریم دوس دارم عبا بپوشم شوهرم اوکی نیست خیلی تک و توک میپوشم ولی شوهرم دوس داره کلا چادری باشم ... / خیلی دوس نداره پست و استوری بذارم تو / و چیزا کوچیک اینطوری )
ولی مثلا سر اینکه من دوس دارم دو تایی بریم بیرون یا حداقل کلا تایم و تفریح دو نفره داشته باشیم ولی شوهرم دوس داره چهارتایی بریم بیرون با رفیقاش....
یا مثلا من همیشه بخشی از حقوقم رو میدادم دستش باشه باز اگر لازم داشتم ازش میگرفتم الان دوس ندارم بدم بهش ولی هی میگه و انتظار داره بدم بهش
و ی سری خرجام هست واقعا
از طرفی دلم براش میسوزه از طرفی اینطوری رسما نباید ب خودم برسم و پول همش دست شوهرم باشه ....
کلا اگر بخوام باهاش بمونم باید از نیازام بزنم تا زندگی با آرامش پیش بره
اونم اینطوری نیست که اهمیت نده
ولی مثلا وقتی ب اون نیازم اهمیت میده ک دیگ من هیچ حسی بهش نداشته باشم
یعنی مثلا اگر یچیزی رو الان بخوام ممکنه دو سال دیگ برام اوکی کنه .....